The current route :

مُشْتَقّ
مشتق در اصطلاح ادبا (علم صرف و نحو) در مقابل جامد است، و آن لفظی است كه از لفظ دیگر گرفته شده، و حروف مشتقّ منه را داشته باشد. مثل، افعال، اسمهای فاعل و مفعول، صفت مشبهه و.. اما در اصطلاح اصولیین مشتق...

مُسْتَقلاتِ عَقْلیّه
دلیل عقلی بر دو قسم است: 1.استلزامات عقلیه. 2.مستقلات عقلیه: مقصود از مستقلات عقلیه آن است كه عقل انسان رأساً و بدون كمك گرفتن از نصّ قانون شرع، حكمی را كشف كند مثل زشتی ظلم و زیبایی عدل.

مَرَّه و تَكرار
«امر» دلالت بر نسبت طلبیه میكند، و نهی دلالت بر بازداشتن و زجر. از جمله مباحثی كه در مبحث «امر» و «نهی» مطرح است اینكه آیا صیغهی «امر» یا «نهی» دلالت بر «مرّه» و یك مرتبه میكند، یا «تكرار»؟ به این معنی...

مُرَجِّح
چیزی است كه دلیلی را بر دلیل دیگر ترجیح داده و باعث از بین رفتن تعارض بین دو دلیل گردد. مرجّح بر سه نوع است: الف. مرجّحات باب تعارض؛ ب.مرجّحات باب تزاحم؛ ج.مرجّحات باب ظواهر.

مُخَصِّص
هر عبارتی كه دامنه عام را محدود كند، «مخصّص» نام دارد. مثال: اصل 82 قانون اساسی میگوید: «استخدام كارشناسان خارجی از طرف دولت ممنوع است. مگر در موارد ضرورت با تصویب مجلس شورای اسلامی.» پس

مُحْكَم و مُتَشابه
در معنای محكم و متشابه اختلاف است. فاضل تونی میگوید: عبارتی كه ظاهرش مقصود باشد «محكم» است و اگر غیر ظاهر مراد باشد «متشابه» است.

مُجمل و مُبَیّن
به كلمه یا كلامی مجمل گویند، كه معنای آن معلوم نبوده و مردّد بین دو یا چند احتمال باشد، و ندانیم كدام یك مراد گوینده است. مثلاً كلمه قرء (بضمّ اول و سكون دوم) در لغت هم به معنای طهر است و هم حیض. طبعاً...

قِیاس
قیاس از نظر لغت به معنای اندازهگیری، سنجش و برابری است. و در اصطلاح علم اصول هرگاه در دو موضوع مشابه حكم یكی معلوم و حكم دیگری مجهول باشد، و با مقایسه كردن آنها حكم شرعی مجهول مشخص گردد، به آن

قول لغوی
از مباحث مطروحه در علم اصول این است كه آیا «قول لغوی» (لغتدان) حجت است یا خیر؟ مثلاً در تشخیص معنای «صعید» كه در قرآن به كار رفته میتوان استناد به قول لغتدان كرد، و بر آن اساس حكم شرعی صادر كرد یا

قَطْع
قطع در لغت انكشاف كامل و مرادف علم و یقین است، و در اصطلاح نیز دارای همان معنای لغوی است. مكلف و مجتهد در مقام تشخیص وظیفه یا قطع و یقین خواهد داشت و یا ظن و گمان و یا شك و تردید. و اما دربارهی قطع به...