0
The current route :
أصالة الإحتیاط فقه و اصول

أصالة الإحتیاط

اصالة الاحتیاط یا اصالة الاشتغال یا قاعده‌ی اشتغال عبارت است از: حكم شارع یا عقل به لزوم انجام دادن یا ترك جمیع محتملات تكلیف در مورد شك در مكلف‌به. به بیان دیگر در صورتی كه انسان به اصل تكلیف مطمئن بوده...
اَصالَةُ الْاِباحه فقه و اصول

اَصالَةُ الْاِباحه

هرگاه در حلال یا حرام بودن چیزی تردید كنیم، اصل اباحه جاری كرده حكم به عدم حرمت می‌كنیم. زیرا آنچه نیازمند نص است الزامات قانونی است، والا عدم الزامات قانونی احتیاجی به نص ندارد. پس اصل در اشیاء قبل از...
اِشْتِراك فقه و اصول

اِشْتِراك

اشتراك در مقابل ترادف است. اگر چند واژه دارای یك معنی باشند، آن واژه‌ها را مترادف گویند. مثل واژه‌ی انسان و بشر كه هر دو دارای یك معنی هستند. اما اشتراك عبارت است از اینكه یك واژه دارای معانی متعدد باشد....
إستقلالی فقه و اصول

إستقلالی

در موقع استعمال لفظ گاهی معنی را به عنوان آلت و حالت برای غیر ملحوظ می‌كنند، و زمانی مستقلاً و به «ماهو» موردنظر قرار می‌گیرد. اولی را آلی و دومی را استقلالی نامند. مواردی از كاربرد دو اصطلاح فوق:
إستقراء فقه و اصول

إستقراء

در علم منطق وقتی سخن از حجت به میان می‌آید، گفته می‌شود حجت یا استدلال بر سه قسم است: الف. قیاس؛ ب.تمثیل؛ ج.استقراء.
اِسْتِصْحاب فقه و اصول

اِسْتِصْحاب

استصحاب از ماده‌ی صحب، به معنای به همراه داشتن است. و در اصطلاح عبارت است از حكم به استمرار آنچه كه پیشتر وجود داشته است. به دیگر سخن رعایت وضع یقینی سابق كه بعداً در بقای آن شك حاصل گردد. توضیح
إسْتِحْسان فقه و اصول

إسْتِحْسان

استحسان در لغت به معنای نیكو شمردن و پسندیدن است، و در اصطلاح تعاریف متعددی از آن ارائه شده است. و چون مذاهب حنفی، مالكی و حنبلی به قاعده استحسان تمسك جسته‌اند، لذا از هر یك از آنان تعریفی در مورد این...
اراده فقه و اصول

اراده

اراده، در لغت و اصطلاح به صفتی از صفات خاصه‌ی نفس گویند، كه به ایجاد یا ترك عملی تعلق می گیرد. كتاب ترمینولوژی در تعریف اراده می‌نویسد: «اراده عبارت است از: «حركت نفس به طرف كاری معین پس از تصور و
أخباری فقه و اصول

أخباری

دیدگاه اخباری‌ها در مقابل اصولیین قرار دارد. اینكه اخباری‌ها چه كسانی هستند و مسلك آنان چیست و یا علت پیدایش آنان چه بوده است؟
إجْماع فقه و اصول

إجْماع

اجماع در لغت به معنای عزم و اتفاق است. اما در اصطلاح به اتفاق خاص گویند. در مباحث زیر به طور اجمال توضیح داده خواهد شد؛ و پژوهندگان برای فهم تفصیلی آنها، به مآخذ مذكور رجوع فرمایند.