The current route :

مادرهاي من
يکي بود يکي نبود.يه خانم شتر مرغ بود. مدتي بود که خانم شتر مرغ روي تخم نشسته بود و منتظر بود جوجه اش به دنيا بيايد. يکدفعه باد شديدي وزيد. خانم شتر مرغ که بلند شده بود چند دقيقه قدم بزند، ديد که باد شديد...

مصرف درست
روزي زني پسرش را نزد پيامبر (ص) فرستاد و به او گفت: «از پيامبر کمک بخواه. اگر گفت: نزد ما چيزي نيست بگو: جامه ات را به من بده.» پسر نزد پيامبر (ص) رفت، اما نزد پيامبر چيزي نبود. پسر گفت: «جامه ات را به...

افسانه کاکلي
يکي بود، يکي نبود. غير از خدا هيچ کس نبود. در دهي پيرزني زندگي مي کرد. او پسري داشت که اسمش کاکلي بود. کاکلي بيکار بود. همه روز در کوچه هاي ده راه مي رفت. تا اين که يک روز از بيکاري به تنگ آمد. پيش مادرش...

باباي درخت ها
من ازصداي دراتاق مي ترسيدم.هي گيژويژ مي کرد. هي خر و خر مي کرد. در، مثل مريض ها آه و ناله مي کرد. به مامان گفتم: «اين در چرا اين قدر گيژويژمي کند؟»
مامان گفت: «اگر تو هم از مادرت دور بودي، مريض نمي شدي؟...

قصه رمزي
آقاي سبحاني، روحاني مسجد، پرسشي را از نمازگزاران پرسيد: شکارچي ماهري در يک دشت به شکار مي رود. اين شکارچي آن قدر در کار خود مهارت دارد که پرندگان را در هوا مي زند. يک روز که به شکار مي رود، پرنده اي را...

ایتالیا
سلام! اسم من «ماریو» است. من در سیسیلی واقع در ایتالیا زندگی می کنم. ایتالیا شبه جزیزه ای است شبیه چکمه که در قاره ی اروپا و در دریای مدیترانه قرار گرفته است.
دو جزیره ی سیسیلی و ساردنی، متعلق به کشور...

هوا و صدا
مفضل (مي داني صداها چگونه پديد مي آيند؟) صدا از برخورد اشيا با يکديگر پديد مي آيد. اما آنچه صدا را به گوش ما مي رساند هواست. مي بيني که مردم همه ي روز و بخشي از شب در کارها و داد و ستدهاي شان با يکديگر...

استان مازندران
مازندران از استان هاي سرسبز ايران است. اين استان در شمال ايران و نزديکي درياي خزر است. سال ها پيش به استان هاي تهران، گلستان و سمنان، مازندران بزرگ مي گفتند؛ اما بعدها اين سه استان از مازندران جدا شد....

يک درخت در بهشت
نود و دومين سوره قرآن مجيد، سوره ي «ليل» است. اين سوره 21 آيه و 71 کلمه دارد و نهمين سوره است که در شهر مکه پيامبر اسلام (ص) نازل شده است. در اين سوره سه آيه ي سوگند دار وجود دارد. در آغاز سوره، خداوند...

حمام
ديروز رفته بودم من با عمو به حمام با شامپو سرم را او شست خوب و آرام آن وقت کله ام را در زير دوش برد او مي ريخت از سر من
کف هاي سبز شامپو يک ذره از کف آن بر روي صورتم ماند