The current route :
#تاریخ انقلاب اسلامی در راسخون
#تاریخ انقلاب اسلامی در مقالات
#تاریخ انقلاب اسلامی در فیلم و صوت
#تاریخ انقلاب اسلامی پرسش و پاسخ
#تاریخ انقلاب اسلامی در مشاوره
#تاریخ انقلاب اسلامی در خبر
#تاریخ انقلاب اسلامی در سبک زندگی
#تاریخ انقلاب اسلامی در مشاهیر
#تاریخ انقلاب اسلامی در احادیث
#تاریخ انقلاب اسلامی در ویژه نامه

نسل آينده و گمشده پيروزيهاي بزرگ
هيچوقت گمان نميکردم، روزي فرا برسد من که حتي يک روز هم در ميدان نبرد نبودهام، مجبور شوم شبهة فردي را دربارة جنگ پاسخ بدهم که خود، مطلعترين افراد از پيچ و خمها و فراز و نشيبهاي جنگ بوده است.
سردار...

گلولهاي براي خودم
شب عمليات، فرماندة گردان همه را جمع کرد و گفت: «برادران! حتماً شنيدهايد امام مدتي است که فرمودهاند: «پس مهران چه شد؟» مدت هاست كه فرماندهان و بچههاي شناسايي و تخريب، بيخوابي و رنج کشيدهاند و نقشة...

كارلوس لتوف، مردي در ليست ترور موساد
وقتي سخن از کاريکاتور مقاومت ميشود، مرزها به کنار ميروند؛ خواه اين مرزها جغرافيا باشد، يا دين و مذهب، يا جنسيت و رنگ و نژاد. آنگاه که جبهة حق در برابر جبهة باطل صفآرايي ميکند، ياران حق در کنار هم...

شبي در خاك دشمن
در سال 60، با دو نفر از بچهها به جبهه اعزام شدم و به پادگان ابوذر رفتم. شهيد «شرعپسند»، مسئوليت غرب كشور را بهعهده داشت و من نيز كه در سال 59، براي حفاظت، بهعنوان بسيجي به پادگان شهيد «بهشتي» عظيميه...

سفيران آسمان هشتم و آهوان دشت آهن
«والفجر هشت»، از پرحادثهترين عملياتهاي آبي و خاکي بود. آبهاي اروند با هشتاد تا صد کيلومتر سرعت، با تلاطم و همهمه و جزر و مد، خودش را ميکشيد به سوي اروند کبير و ساعتي بعد هجوم ميبرد به سمت اروند صغير....

روي پيشاني من نوشته شهيد!
خيلي مراقب رفتارش بود. از تظاهر ميترسيد. جانباز بود، اما به كسي نميگفت. به سپاه رفت، اما به ما چيزي نگفت. اولين حقوقش را داد به من و گفت: «كار كردهام.»
پس از شهادت پدرش، نگذاشت بيش از چند روز پارچهاي...

ديگر وقت ندارد براي شهدا بخواند
چند ماهي ميشد که داوطلبانه به خدمت رفته بود؛ از بس كه عاشق خدمت به انقلاب و مملکتش بود. چه آن روزهايي که تا شب، توي کوچه و خيابانهاي «تهران نو» براي به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي ميدويد و تلاش ميکرد،...

پسرم خودش را در تابوت پدر انداخت
سال 56 ازدواج كردم. همسرم معلم بود. موقعي كه جنگ شد، دو تا بچه داشتم. ايشان مدام توي جبهه بود. هر دوسه ماه يك بار ميآمد و ما را ميديد، چند روزي ميماند و ميرفت. موقعي كه اهواز را بمباران كردند، من در...

آن سه نفر، قرباني ما شدهم خم است و هم مي است و هم ني است
در عمليات «کربلاي 4» قرار بود ما، يعني گردان «امام حسين(ع)»، بعد از غواصها وارد جزيرة «بلجانيه» شويم؛ اما شرايط فراهم نبود و ما بهناچار وارد جزيرة «امالرصاص» شديم. تصميم گرفتيم پس از پاکسازي جزيره،...

اين جنگ براي كودكان، شكوفه است
در اين زمينه تعاريفِ بسياري از نگاهها و زاويههاي مختلف ارائه شده كه همة آنها در بيتوجهي به يک مؤلفه، مشترك هستند. پيش از پرداختن به اين مؤلفه، اجازه دهيد نخست به ذكر چند نمونه به عنوان مثال بپردازم....