0
The current route :
مين‌هاي خداوند در خليج فارس سایر شهدا

مين‌هاي خداوند در خليج فارس

با عرض ادب خدمت آقا امام زمان و نايب برحقش حضرت امام خميني. خدا را شكر مي‌كنم كه باز به بندة حقير توفيق داد كه خدمت آقايان برسيم و چند دقيقه‌اي از وقت گران‌قدر و با ارزش شما عزيزان را بگيريم. در يك چنين...
چه كسي پوتين‌هاي مرا واكس زد؟! علی صیاد شیرازی

چه كسي پوتين‌هاي مرا واكس زد؟!

«شهید صیاد پایه‌گذار وحدت در سپاه و ارتش بود. ما می‌گفتیم: «ارتش، سپاهی دو لشکر الهی.» ولی ایشان می‌گفتند: نه، بگویید: ارتش، سپاهی، یک لشکر الهی.» پس از عزل بنی‌صدر ملعون، و با انجام عملیات فرماندهی کل...
پرستوهاي مهاجر هاجر سایر شهدا

پرستوهاي مهاجر هاجر

سال‌ها این مادر بود که برای سه فرزند شهیدش مراسم یادبود برگزار می‌کرد، اما سال گذشته، در آستانة زمستان، روح بلند او میهمان شهيدان «آهن‌دوست» شد. مادری که با سوادی در حد خواندن قرآن، سه انسان آسمانی را...
بي بال پريدن سایر شهدا

بي بال پريدن

به هر بهانه‌اي مي‌آمد سراغ ما. موقع خيارچيني آمده بود كمك. همين‌طور كه كار مي‌‌كرد، سؤال هم مي‌پرسيد. ظهر شده بود. گفتم: «برو، ناهارت دير مي‌شود.» لجوجانه مي‌گفت: «نه باز هم بگوييد، مي‌خواهم بيش‌تر اسلام...
امام و جنگ در جغرافياي ايمان سایر مقالات

امام و جنگ در جغرافياي ايمان

اگر ما در جنگ هشت‌ساله با دنياي استکبار شکست مي‌خورديم و قسمتي از خاک ايران عزيز اسلامي اشغال مي‌شد و هرگز نمي‌توانستيم آن را پس بگيريم، چه تفسيري از جنگ هشت‌ساله داشتيم؟ اساساً تفسير ما از پيروزي در جنگ...
خاطرات امدادگر «باهره شاهکلدي» از سال هاي دفاع مقدس ادبیات دفاع مقدس

خاطرات امدادگر «باهره شاهکلدي» از سال هاي دفاع مقدس

دختر جوان تک و تنها در کوپه نشسته بود. قطار مسير تهران- اهواز را بي مهابا طي مي کرد. نگاه نگران دختر جوان بيرون از پنجره در نقطه اي مبهم گم شده بود. بيشتر از هميشه آماده بود؛ حتي براي مرگ! اما دلهره اي...
حضور زنان در ادبيات دفاع مقدس سایر مقالات

حضور زنان در ادبيات دفاع مقدس

جنگ بخشي از حافظه تاريخي نسل ما را از آن خود کرده است. پس طبيعي است که جاي پاي دوراني را که به دفاع مقدس مي شناسيم، در ادبيات ببينيم. نويسندگان زن نيز به سهم خود در اين وادي، آثار را عرضه کردند. اين آثار...
پلاک آشنا ؛ شیخ شریف سایر شهدا

پلاک آشنا ؛ شیخ شریف

«حسن کردم اين آدم چقدر با بقيه فرق مي کند... توي اين مدت بين بچه هاي شهر حسابي جا افتاده بود. همه او را مي شناختند و به حرف ها و کارهايش احترام مي گذاشتند. من هم ارادت خاصي به شيخ شريف داشتم
وصيت نامه ي شهيد علي خاورزاده وصیت‌نامه و دست‌نوشته

وصيت نامه ي شهيد علي خاورزاده

چرا از شهادت مي ترسيد، مگر كودكي را سراغ داريد كه از پستان مادرش بترسد؟ «امام حسين (ع)» اكنون كه با ياد خدا به جبهه آمده ام، نه براي انتقام، بلكه به منظور دينم و تداوم انقلابم و امنيت ميهنم آمده ام و خدا...
ياد ياران وصیت‌نامه و دست‌نوشته

ياد ياران

خداوندا تو را شکر مي کنم که مرا به دين خود هدايت و از نعمت جهاد بهره مندم کردي تا بتوانم تو را بهتر بشناسم و از مشکلات و سختي ها راحتم کردي تا به درگاهت نزديک تر شوم. خدايا اگر در اين راه تقصير و کوتاهي...