هرمنویتیک تا حدی با دو جنبه مرتبط با هم سرو کار داشته است: مداخله سنت و فهم معنایی که در ذهن قصد شده است. اختلاف میان فلسفه هرمنویتیک و نظریه هرمنویتیکالی حول این مسئله می گردد

فلسفه هرمنویتیکی که هایدگر و گادامر بسط دادند، واجد دو عنصر اصلی است: اولی فلسفه ای استعلایی که تحت عنوان "هرمنویتیک واقع بودگی" (هایدگر) و "هرمنویتیک فلسفی"

گزارش مختصر من از مساهمت گادامر در نظریه هرمنویتیک، چنین بسطی را اولاً با عطف توجه به تبیین وی از شأن تاریخی تفهم، پیش از آنکه به شأن زبانی آن، بخصوص در نسبتش با کلیت مسأله ی

قصد دیلتای، از یک طرف طرح علوم انسانی در مسیر مطمئن علوم و پایه گذاری آن در برابر علوم طبیعی و مفهوم عینیت خاص آنها بود و از طرف دیگر، بینش وی نسبت به ساختار

کلمه هرمنویتیک (Hermeneutics) مشتق از فعلی یونانی است که برای آن سه وجه معنایی برشمرده اند. یکی بیان کردن کلمات با صدای بلند یا همان گفتن؛ دیگر توضیح دادن و سه

اشاره: نوشتار حاضر بخشی از کتاب محبوب القلوب قطب الدین اشکوری از شاگردان برجسته میر داماد در شرح حال حکمای مسلمان است که از سوی میرسید احمد اردکانی از اندیشمندان

در منطق پس از مبحث مقدمتی الفاظ و بیان نحوه ارتباط لفظ و معنا (=دلالت وضعی لفظی) به سراغ گونه های معنا یا مفهوم می روند تا مقدمات مبحث تعریف (=حدّ و رسم) مهیا شود. در

اشاره: از لحاظ تاریخی مسأله کلی عموماً از مجموعه ای در هم تنیده از سوالات متنوع تشکیل شده است. به همین دلیل در چهارچوب های مفهومی گوناگون متافیزیکی، منطقی و معرفت شناختی

یکی از مواد درسی دانشجویان رشته‌های علوم پایه، تاریخ علم است. اصولاً سیر تحلیلی تاریخ همواره برای انسان‌های کنجکاوِ جویای حقیقت می‌تواند بسیار آموزنده و نیز جذاب باشد.

در نوشتار قبل، تعریف کلی مغالطه و انواع آن بیان گردید. در این نوشتار، مصادیق محدودی از آن را درآثار مخالفان اندیشه اسلامی و نیز نظام مقدس اسلامی، به ویژه روشنفکران