0
The current route :
حکایت ذاتی در بوته ی نقد (3) اصطلاح‌شناسی فلسفی

حکایت ذاتی در بوته ی نقد (3)

مطابق دیدگاه مشهور، حاکی صورت ذهنی، و مطابق دیدگاه استاد فیّاضی، حاکی نفس فاعل شناساست؛ بنابر هر دو دیدگاه، در فرایند حکایت، «توجه فاعل شناسا» نقشی ندارد و
حکایت ذاتی در بوته ی نقد (2) اصطلاح‌شناسی فلسفی

حکایت ذاتی در بوته ی نقد (2)

آنچه از کلام مشهور در تفسیر «حکایت» به دست می آید این است که: حکایت نوعی دلالت است که فاعل شناسا بدون اعتبار و وضع واضعی، به صورت طبیعی،
حکایت ذاتی در بوته ی نقد (1) اصطلاح‌شناسی فلسفی

حکایت ذاتی در بوته ی نقد (1)

معرفت شناسان مسلمان سه دیدگاه درباره ی «حکایت» مطرح کرده اند. دیدگاه مشهور این است که «حکایت» ذاتی باب برهان برای صور ذهنی است و این صور بالفعل ماورای خود را نشان می دهند.
طرح اشراقی نظریه ی صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن (5) حکمت اشراق

طرح اشراقی نظریه ی صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن (5)

همان طور که می دانیم، بر اساس مبانی حکمت اشراقی و حکمت متعالیه، نظام فیض بر دو سلسله ی طولی و عرضی مبتنی است. در رأس سلسله ی طولی، حضرت حق است، و
طرح اشراقی نظریه ی صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن (4) حکمت اشراق

طرح اشراقی نظریه ی صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن (4)

در حکمت اشراقی، از حضرت حق به «نورالانوار» و از عقول به «انوار» تعبیر می شود. اشراقیون به صورت کلّی، انوار را در درجه ی اوّل، به دو قسم انوار قاهره و غیرقاهره تقسیم می کنند و
طرح اشراقی نظریه ی صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن (3) حکمت اشراق

طرح اشراقی نظریه ی صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن (3)

و امّا در جهان بینی اشراقی، تکثّر و تنوّع در عالم ملکوت بسی فراتر از مرحله ای است که پشت سر گذاشتیم؛ چرا که در این مرحله، شیخ مکتب اشراق، شرکت پذیری انوار سانحه و
طرح اشراقی نظریه ی صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن (2) حکمت اشراق

طرح اشراقی نظریه ی صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن (2)

سهروردی اعتقاد دارد که کاستی ها و نواقص موجود در نظریه ی سینوی صدور را شناسایی کرده است. از نظر او الگوی سینوی ساده تر از آن است که بتواند چنین عالم پیچیده ای را تبیین کند.
طرح اشراقی نظریه ی صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن (1) حکمت اشراق

طرح اشراقی نظریه ی صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن (1)

مورّخان فلسفه و نیز اهل کلام و بسیاری از حکما، یکی از اهداف و ارکان نظریه ی فیض را «تبیین وساطت بین خداوند و خلق او و نیز توضیح نحوه ی برآمدن کثرت از وحدت» ذکر کرده اند.
تفسیری نو از اعتبارات علّامه طباطبائی (6) حکمت متعالیه

تفسیری نو از اعتبارات علّامه طباطبائی (6)

به رغم وضوح عبارات علّامه در تفسیر المیزان مبنی بر وجود ارتباط واقعی بین باید و هست (و استنتاج بایدهای اخلاقی از هست ها)، برخی از محققان به ظاهرِ
تفسیری نو از اعتبارات علّامه طباطبائی (5) حکمت متعالیه

تفسیری نو از اعتبارات علّامه طباطبائی (5)

بر اساس نظریه ی اعتباریات، چنان که گذشت، همه ی بایدها و نبایدها (و حتی به یک معنا، حسن ها و قبح ها)، ضرورت های ادّعایی و اعتباری می باشند که