0
The current route :
کرامت انسان در حکمت متعالیه (4) حکمت متعالیه

کرامت انسان در حکمت متعالیه (4)

آنچه به لسان آیات و روایات گفته شد، خود بیانگر دیدگاه حکمت متعالیه است؛ چنانکه صدرالمتألهین بعد از غور در اقوال و آرای فلاسفه و اهل کلام می نویسد:
کرامت انسان در حکمت متعالیه (3) حکمت متعالیه

کرامت انسان در حکمت متعالیه (3)

انسان هم دارای کرامت ذاتی و فطری است و هم دارای کرامت اکتسابی که بر هر کدام از آنها مسؤولیت ها و حقوقی بار می شود
کرامت انسان در حکمت متعالیه (2) حکمت متعالیه

کرامت انسان در حکمت متعالیه (2)

انسان از آن جهت که انسان است، دارای کرامت می باشد و انسان از آن جهت که عالم، مؤمن، مجاهد فی سبیل الله، باتقوا و مزین به فضایل اخلاقی انسانی و ایمانی است،
کرامت انسان در حکمت متعالیه (1) حکمت متعالیه

کرامت انسان در حکمت متعالیه (1)

در حکمت و فلسفه ی الهی، انسان، صاحب کرامت است. در نگاه به مسأله ی کرامت انسان از زاویه ی حکمت الهی و به طور خاص، حکمت صدرایی و در راستای تبیین مبانی و
یونان و مکاتب فلسفی فلسفه یونان

یونان و مکاتب فلسفی

یک مکتب، گِرد استادی تشکیل می یابد که شاگردانی را به سوی خود بکشاند. دانش در موضوعی انباشته می شود و انتقال می یابد، پژوهشها در شیوه ی فکری و
عقل در فلسفه و عرفان اصطلاح‌شناسی فلسفی

عقل در فلسفه و عرفان

کلمه عقل از لحاظ لغوی معانی متعدد دارد از جمله «فهم»الشیئی بعقله عقلاً یعنی آن را فهمیده و ادراک کرد و تدبر کرد و «قید» عقل البعیریعنی شتر را مقید کرد و
عقاید حکمی محمد بن زکریای رازی فلسفه مشاء

عقاید حکمی محمد بن زکریای رازی

کمتر کسی از عالمان شرق و غرب یافته می شوند که درباره مقام رازی در طب و طبیعیات سخنی نشنیده یا نخوانده باشد.وی در دنیای پیش ازما همیشه به عنوان پزشک و
بررسی و نقد هستی و وجود از منظر هگل فلسفه‌های جدید و معاصر

بررسی و نقد هستی و وجود از منظر هگل

هستی یکی از زیربنایی ترین مفاهیم فلسفه ی هگل است که نقطه ی شروع منطق او نیز شمرده می شود. در این مجال، به بررسی مقوله ی هستی در منظومه ی فکری هگل می پردازیم.
«مُثُل» در نگاه شیخ اشراق(2) حکمت اشراق

«مُثُل» در نگاه شیخ اشراق(2)

بنا بر آنچه گفته های شیخ اشراق بر می آید، همه ی موجودات عالم یا باواسطه یا بی واسطه از «نورالأنوار» صادر می شوند:
«مُثُل» در نگاه شیخ اشراق(1) حکمت اشراق

«مُثُل» در نگاه شیخ اشراق(1)

طرح «نظریه ی مُثُل» و حضور تأثیرگذار آن در مباحث گوناگون فلسفی، مستند به افلاطون است و به دلیل آنکه دایره ی هستی را گسترده تر ترسیم می کند و از وجود موجوداتی