The current route :
مفردات قرآن
واژهی سلام در قرآن
بيشترين کاربرد ماده «سلم» در صحت و عافيت است؛ بر اين اساس سلامت اين است که انسان از هر نوع آفت و ناراحتي به دور باشد و سلام از صفات خدا، به اين معناست که از عيب و نقص و فنا که بر مخلوقات عارض
مفردات قرآن
واژهی سقط در قرآن
«سقط» در لغت به معناي افتادن از بالايي است و «سَقَطَ» - بر وزن ثَمَرَ - کالاي نامرغوب و سخن و کار اشتباه است. «سِقط» به - کسر سين - به جنين نارس گويند که از رحم مادر جدا شده است. اين کلمه با حرف
مفردات قرآن
واژهی سَجَدَ در قرآن
معناي اصلي سجده، سر نهادن و اظهار فروتني است و بر هر موجودي که رام شود، اطلاق ميشود. اين کلمه در اصطلاح به معناي فروتني براي خدا و به قصد عبادت اوست و در انسان، حيوان و جماد کاربرد دارد و
مفردات قرآن
واژهی سبیل در قرآن
«سبیل» در لغت به معنای راه است و در مذکر و مؤنث یکسان است. همچنین بر هر چیزی که با آن بتوان به نیکی و یا بدی رسید، سبیل اطلاق میشود. ابن فارس معتقد است کلمه سبیل دارای دو معنای اصلی است:
مفردات قرآن
واژهی ساق در قرآن
«سوق» که ماده اصلي «ساق» است؛ به معناي راندن و حمل کردن است و جمله «سُقتُ الي امرأتي صداقها» بدين معناست که مهر همسرم را به سوي او روانه ساختم. اين کلمه همچنين به معناي جانکندن آمده است؛ اما
مفردات قرآن
واژهی زکات در قرآن
کلمه زکات برای برخی از مفسران در این آیه ، تفاسیر مختلفی نقل کردهاند، همانند عمل صالح، اطاعت خداوند و اخلاص، صدقه اعطا شده [از جانب خدا] به پدر و مادر، عامل تزکیه برای قبول کنندگان آیین و مرام یحیی، تزکیه...
مفردات قرآن
واژهی ريح در قرآن
«ريح» از ماده «روح» نسيم هوا و نسيم هر چيزي است، همچنين به معناي پيروزي و غلبه است. وقتي گفته ميشود «الريح لال فلان» يعني پيروزي براي خاندان فلاني است. ريح کلمهاي مؤنث است؛
مفردات قرآن
واژهی رهق در قرآن
«رهق» در لغت به معناي نزديک شدن به شيء است، به گونهاي که قابل گرفتن باشد، همچنين به معناي فراگرفتن آمده است. رهق در هيئت باب افعال به معناي شتاب کردن و تکليف کردن، سخت گرفتن و تأخير انداختن
مفردات قرآن
واژهی رأس در قرآن
«رأس» در لغت به معناي عضو معروف يعني سر است و «رأس الشهر» به معناي اول ماه و «رأس المال» سرمايه و اصل مال است. جمع آن رؤوس است و گاه به رئيس نيز اطلاق ميشود. کلمه رأس در قرآن
مفردات قرآن
واژهی روح در قرآن
«روح» به ضم «را» اسم مصدر و به فتح «را» مصدر است همانند غُسل و غَسل. روح در لغت به معناي جان و نفس است که بدن با ان حيات و زندگي مييابد. وقتي گفته ميشود «خرجت روحه» يعني نفس و جان