The current route :
مفردات قرآن
واژهی رمي در قرآن
«رمي» در اصل به معناي افکندن است. افکندن گاه در اجسام و اعيان - همانند تير و سنگ - و گاه در گفتار - مانند قذف و نسبت ناروا - است. اين کلمه با هر يک از حروف «عن»، «علي» و «لام» متعدي
مفردات قرآن
واژهی رحمت در قرآن
«رحمت» در اصل به معناي رقتّ، مهرباني و رأفت است. رُحم و رحمت و مرحمت به يک معنايند و رَحِم نسبت خويشاوندي است. همچنين به محل پيدايش فرزند رَحِم گويند و فرق آن با نعمت اين است که
مفردات قرآن
واژهی رجم در قرآن
معناي اصلي «رجم» سنگ زدن است. اين کلمه سپس به صورت استعاره در معاني ديگر همانند دشنام دادن، لعن، طرد، به گمان و پندار سخن گفتن به کار رفته است. جمع آن رجوم و رُجُم است و رجوم شهاب و
مفردات قرآن
واژهی رجال در قرآن
«رجال» جمع «رجل» است که براي انسان مذکر به کار ميرود. تصغير آن «رُجيل» و جمع الجمع آن «رجالات» است و به انسانهاي مذکري اطلاق ميشود که سن آنان از «غلام» و نوجوان بيشتر باشد
مفردات قرآن
واژهی ذکر در قرآن
«ذکر» نقيض نسيان است و حالتي است که با آن، معلومات و دانستنيها محفوظ ميماند و فرق آن با «حفظ» اين است که حفظ فراگرفتن مطالب و معارف است؛ اما ذکر يادآوري آنهاست و اين يادآوري ممکن است در دل
مفردات قرآن
واژهی دابّه در قرآن
«دابّه» برگرفته از ماده «دبب» به معناي حرکت آرام است و به هر حيوان روي زمين دابه گويند. تصغير آن «دُويبه» است. به اعتقاد ابن فارس معناي اصلي دابه حرکت آرام و سبکتر از راه رفتن است.
مفردات قرآن
واژهی دين (به کسر دال) در قرآن
«دين» در لغت به معناي حساب، جزاء، عادت و طاعت آمده است و معناي اصلي آن منقاد و رام بودن است؛ بدين جهت معناي «دان له دينا» اين است که منقاد و مطيع او گشت. اگر به عادت نيز دين گفته
مفردات قرآن
واژهی خير در قرآن
«خير» مخالف شر است و به معناي هر چيزي است که انسانها به آن رغبت ميکنند همانند عقل، عدالت. خير و خوبي گاه مطلق است؛ يعني در هر حال مورد علاقه است و گاه نسبي است، مثل مال که نسبت به فردي شر
مفردات قرآن
واژهی حيات در قرآن
«حيات» ضد مرگ است و ماده اصلي آن، يعني «حيي» داراي دو معناي اصلي است: 1. حيات و زندگي که ضد مرگ است. اگر باران را حي نام نهادهاند، بدين جهت است که موجب زنده شدن زمين ميشود؛ 2. حيا،
مفردات قرآن
واژهی حکمت در قرآن
به اعتقاد فراهيدي بازگشت «حکمت» به عدل و دانش و بردباري است. راغب حکمت را دستيابي به حق با علم و عقل تعريف ميکند و مينويسد: حکمت خداوند شناخت موجودات و ايجاد آنها به صورت متقن است و