ناشناس

با سلام و احترام خدمت شماقبل از هر چیز از پاسخهای...

با سلام و احترام خدمت شما قبل از هر چیز از پاسخهای خوب و مناسب شما برای مشاوره متشکرم سوال دیگری در رابطه با این موضوع داشتم: هنوز با وجود اینکه تقریبا یک سال از موضوع خیانت همسرم میگذرد ولی هنوز به ایشان اعتماد ندارم و دوستی و علاقه ام به ایشان بسیار کم شده، خیلی مواقع این افکار به ذهنم میرسد که کاش می توانستم ازشون طلاق بگیرم ولی می دانم اینده خوبی نخواهم داشت چرا که پدرم وضعیت مالی مناسبی ندارند و از طرفی با حرفهای دیگران چه کنم؟ ناگفته نماند بیش از همه نگران بچه ام هستم که بدون بچه ام نمیتوانم زندگی کنم...!!!! هر روز بارها موضوع را پیش میکشم و شروع به سرزنشش میکنم دست خودم نیست احساس میکنم خالی میشوم ولی بازهم فرقی ندارد دلم پراز کینه هست... حتی یک لحظه پیامها و کادوها و ... که به اون زن داده فراموشم نمیشود خیلی دلم میخواهد بلایی سرشان بیاورم یا اتفاقی بد برایشان بیفتد(برای هر دویشان) واقعا نمیدونم با این فکرهایی که مثل خوره ذهنمو درگیر کرده چیکار کنم؟ تو رو خدا راهنمایم کنید. ممنون
Monday, May 30, 2016
Estimated time of study:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

با سلام و احترام خدمت شماقبل از هر چیز از پاسخهای...

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 30 ساله )

با سلام و احترام خدمت شما
قبل از هر چیز از پاسخهای خوب و مناسب شما برای مشاوره متشکرم
سوال دیگری در رابطه با این موضوع داشتم: هنوز با وجود اینکه تقریبا یک سال از موضوع خیانت همسرم میگذرد ولی هنوز به ایشان اعتماد ندارم و دوستی و علاقه ام به ایشان بسیار کم شده، خیلی مواقع این افکار به ذهنم میرسد که کاش می توانستم ازشون طلاق بگیرم ولی می دانم اینده خوبی نخواهم داشت چرا که پدرم وضعیت مالی مناسبی ندارند و از طرفی با حرفهای دیگران چه کنم؟ ناگفته نماند بیش از همه نگران بچه ام هستم که بدون بچه ام نمیتوانم زندگی کنم...!!!!
هر روز بارها موضوع را پیش میکشم و شروع به سرزنشش میکنم دست خودم نیست احساس میکنم خالی میشوم ولی بازهم فرقی ندارد دلم پراز کینه هست...
حتی یک لحظه پیامها و کادوها و ... که به اون زن داده فراموشم نمیشود خیلی دلم میخواهد بلایی سرشان بیاورم یا اتفاقی بد برایشان بیفتد(برای هر دویشان) واقعا نمیدونم با این فکرهایی که مثل خوره ذهنمو درگیر کرده چیکار کنم؟ تو رو خدا راهنمایم کنید.
ممنون


مشاور: خانم صفری

باسلام. خواهر عزیزم در زندگی شما اتفاق کمی نیافتاده- خیانت همسر یکی از آزاردهنده ترین مسائل است. پس در درجه ی اول لازم است کمی به خودتان حق بدهید و دست از سرزنش خود بردارید- ثانیا ذهن ما متناسب با حوادث و اتفاقات روزمره فکر و احساس تولید می کند که کنترل این مورد دست شما نیست و جالب است بدانید هر چه قدر شدت این هیجانات بیشتر باشد ذهن شما هم وظیفه شناس تر می شود و افکار بیشتری تولید می کند و همین موضوع سبب می شود دامنه ی تولید افکار و احساسات بیشتر شود و آن وقت است که ممکن است شما در دام آنها بیافتید و دقیقا مطابق با آن عمل کنید. که البته مزایایی هم برایتان داشته- مثلا موجب می شود در کوتاه مدت احساس راحتی کنید و خالی شوید ولی در بلند مدت چیزی عایدتان نشده. برای رهایی از تجربیات ذهنی تان می توانم راهنمایی هایی خدمتتان بکنم. و می خواهم در مکاتبه ی بعدی دکمه ی آرام ذهنتان را بزنید- تجربات ذهنی تان را فقط مشاهده کنید و بنویسید چه افکار و احساساتی آن لحظه در سرتان است. چه صحبتی کردید و نتیجه چه شد؟ علاوه بر آن می خواهم بدانم آیا هنوز هم همسرتان در گیر این روابط هستند یا خیر؟



Send Comment
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.