عطش شکن
سلام سوال بنده در مورد تاریخ انبیاء است. اینکه چرا در مناطقی مثل آسیای شرقی، آسیای شمالی و جنوبی، افریقای...
سلام
سوال بنده در مورد تاریخ انبیاء است.
اینکه چرا در مناطقی مثل آسیای شرقی، آسیای شمالی و جنوبی، افریقای مرکزی به سمت جنوب، قاره ی آمریکا و استرالیا پیامبری الهی مبعوث نشده است؟ مگر آنها احتیاجی به هدایت نداشته اند؟ و اگر مبعوث شده است چرا روایتی، آیه ای یا ... در مورد ایشان موجود نیست.
با تشکر
با عرض سلام خدمت خواهر گرامی! با توجه به مبعوث شدن 124000 پیامبر ، چرا همه آن ها در منطقه خاور میانه بوده اند ؟آیامردم سایر مناطق زمین شایسته هدایت نبوده اند؟ یکی از مشکلات رخدادهای تاریخی عدم شفافیت آن است؛ از این رو مورخان معمولاً در میان مسایل تاریخی اختلاف نظر دارند. ظهور پیامبران از خاور میانه و علل ظهور آن[ ها از منطقه باختر و خاور دور، از مسایل تاریخی است که ابهام داشته و قضاوت دربارة آن مشکل است. ]مورخان درخصوص ظهور همه پیامبران از منطقه خاور میانه اختلاف دارد. برخی عقیده دارند که همه پیامبران از خاور میانه ظهور نکرده اند؛ زیرا پیامبران اختصاص به سرزمین و قوم خاصی ندارند._ طبق آموزه های اسلامی همه امت ها از خود پیامبر داشته اند و قرآن فرمود: "و لقد بعثنا فی کلّ أمة رسولاً أنِ اعبدواالله و اجتنبوا الطاغوت؛_ در هر امت پیامبری فرستادیم (تا به مردم بگویند) که خدا را بپرستید و از بت اجتناب کنید". برخی از مورخان باور دارند که پیامبران از مناطق معتدل ظهور نموده اند، زیرا در مناطق معتدل به دلیل ظهور دانش ها و صنعت، بیشتر زمینة کمال انسان ها فراهم شده و آمادة پذیرش پیامبران هستند. ابن خلدون از طرفداران این نگرش است. وی مینویسد: حتی بعثت پیامبران بیشتر در نواحی معتدل بوده و ما خبر بعثت پیامبری را در اقلیم جنوبی و شمالی نیافته ایم، از آن جهت که پیامبران باید از نظر خلقت، کاملترین افراد باشند تا پیامی که از جانب خدا می آورند، مورد قبول واقع شود._ بر این اساس معلوم نیست که همه پیامبران در منطقة خاوری ظهور نموده باشند. البته پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت و کتاب آسمانی، از شرق میانه برخاستند. نوح(ع) از عراق برخاست و مرکز دعوت ابراهیم(ع) عراق و شام بود، و به مصر و حجاز نیز سفر کرد. موسی(ع) از مصر برخاست. آیت الله مکارم در خصوص علل ظهور پیامبران از خاور میانه می نویسد: با توجه به وضع پیدایش جوامع بشری، و ظهور تمدّن انسانی، این مسئله جای شگفتی نیست، زیرا مورخان بزرگ جهان تصریح می کنند که مشرق زمین (مخصوصاً شرق میانه) گهواره تمدن انسانی است و منطقه ای که به نام هلال خصیب است. تمدن مصر باستان که قدیمی ترین تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن یمن در جنوب حجاز، همچنین تمدّن ایران و شامات، همه نمونة تمدن های معروف بشری هستند ... قدمت تمدن انسانی دراین مناطق به هفت هزار سال یا بیشتر باز می گردد. از سوی دیگر، رابطة نزدیکی میان تمدن انسانی و ظهور پیامبران بزرگ است، زیرا انسان های متمدن نیاز زیادی به آیین های الهی دارند، تا هم قوانین حقوقی و اجتماعی را تضمین کرده، جلو تعدیات و مفاسد را بگیرد، و هم فطرت الهی آن ها را شکوفا سازد. به همین دلیل می گویم نیاز بشر امروز مخصوصاً کشورهایی که از تمدن و صنعت سهم بیشتری دارند، به مذهب، از هر زمین بیشتر است. اما شهید مطهری در این باره نظری دارند که از بقیه بهتر و جامع تر است : اما مسأله این که چرا در سرزمین خاصى پیغمبر زیاد بوده , این بستگى پیدا مى کند به همان [ ( الله اعلم حیث یجعل رسالته ) ] یعنى وقتى که این بستگى داشته باشد به استعدادهاى مخصوصى که در افراد هست , مسلما سرزمینها هم در پرورش استعدادها تأثیر دارد . امروز هم مى گویند که شرق , سرزمین عرفان و اشراق است . این یک امر گزاف و گتره نیست که مثلا غربیها بیشتر به محسوسات مى پردازند و شرقیها بیشتر به نامحسوسات , یعنى اینها بیشتر به این سو کشانده مى شوند آنها به آن سو . محیط جغرافیایى و اوضاع و احوال و گرمى آفتاب و اینها در پرورش جسم انسان مفید است و وضع جسم هم در پرورشهاى مخصوص روح تأثیر دارد . این مانعى ندارد که بعضى از سرزمینها آمادگى بیشترى داشته باشد براى پروراندن افرادى که اجمالا استعداد اشراق و الهام دارند . اما اینکه آیا بعضى سرزمینها به کلى عارى بوده و فقط یک نقطه دنیا [ محل ظهور پیامبران ] بوده که همان سرزمین فلسطین و حجاز و اینها باشد , سرزمینهاى دیگر دنیا پیغمبر هیچ پرورش نداده ؟ این را ما با تاریخ نمى توا نیم اثبات کنیم که همه جا بوده و نمى توانیم اثبات کنیم که بعضى جاها قطعا نبوده . قرآن کریم مى گوید : ( و ان من امة الا خلافیها نذیر ) در تمام ملتها نذیرى وجود داشته . تاریخ هم نمى تواند ثابت کند که حتما نبوده . ولى قرآن مى گوید همه جا بوده . منتها ما با تاریخ نمى توانیم اثبات کنی که در فلان سرزمین آیا پیغمبرى ظهور کرده یا نکرده , اما نمى توانیم نفى هم بکنیم که نبوده . قرآن هم به طور کلى مى گوید : ( و ان من امة الا خلافیها نذیر .(1) پاورقی : 1- نبوت، ص 30 . خاورمیانه و خصوصا بین النهرین محل ظهور بسیاری از پیامبران شناخته شده بوده است. دلیل این امر به احتمالقوی ظهور تمدنهای مختلف در این منطقه از جهان است. به گفته باستان شناسان و کسانی که در تاریخ تمدن اقوام وملل مطالعه میکنند اولین نمونهها در این منطقه شکل گرفته است از این رو ضرورت بعثت پیامبران را در پی داشتهاست. نکته دیگر اینکه بسیاری از پیامبران نیز مبعوث شدهاند ولی ما نامی از آنها در اختیار نداریم قرآن میفرماید:«رسلا لم نقصصهم علیک» (پیامبرانی که ما برای تو بازگو نکردیم) لذا مطمئنا در بسیاری از مناطق جهان همانند هندچنین آمریکا و ... نیز در گذشتههای دور که امکان ارتباط وجود نداشته بر حسب ضرورت پیامبرانی مبعوث شدهاند وشواهد تاریخی بشر گواه این معناست. مثلا بودا گر چه نامش را به عنوان پیامبر نمیبرند ولی وقتی زندگی او بررسیمیشود بسیاری از خصوصیات پیامبران را در زندگی او و شکل تماس وی با جهان غیب مشاهده میکنیم. از همین رودر برخی از روایات آمده که خداوند 124 هزار پیامبر برای بشریت فرستاده است. حال آنکه ما به بیش از سی اسمواقف نیستیم. از طرفی خود قرآن که بزرگترین حجت قاطع الهی است میفرماید:«و لکل قوم هاد» (برای هر قومی ازهر ناحیه پروردگار هدایتگری وجود دارد). البته باید یادآور شویم که تمام پيامبران در منطقه خاور ميانه نبوده اند و ما تعداد زيادي پيامبر را داريم كه در منطقه شمال آفريقا و در ديگر نقاط دنيا ظهور كرده اند، هر چند كه تعداد زيادي از پيامبران در منطقه خاور ميانه مبعوث شده اندكه اين هم با هدف نهايي مبعوث كردن رسُل كه هدايت انسانها است منافاتي ندارد زيرا ديني را كه پيامبري ميآورد براي ديگر اقوام هم هست و به همه عالَم عرضه ميشود مثلا خداوند متعال در مورد قرآن ميفرمايد: «قران براي عالَم انذار دهنده است» (سوره فرقان، آيه 1)و اگر كسي دنبال حق است، به محض برخورد با او، آن را ميپذيرد، حال مي خواهد از هر منطقه و سرزميني باشد، چون ديني كه خداوند ميآورد بر حقيقت انسانيت و فطرت او مطابقت دارد. آنچه مهم است جهاني بودن زبان ديني است كه پيامبر ميآورد. مطلب ديگر (كه در پاسخ به اين سؤال كه چرا پيامبران بيشتر از اين مناطق ظهور ميكردند و چرا در ميان اقوام ديگر ظهور نكردند)، اين است كه بايد گفت «ممكن است در آن قسمتها جمعيتي نبوده و يا اگر بوده ما دليلي نداريم كه خداوند براي آنها انبيايي نفرستاده است چون از همه انبيايي كه آمار و نامشان در جوامع روايي ما هست تنها نام بعضي در قرآن ذكر شده است (سوره غافر، آيه 78)شايد در ميان آن اقوام نيز انبيايي بودهاند كه در قرآن قصه آنان نيامده است و اگر هم پيامبر اولوالعزمي در ميان آن اقوام نبوده، شايد به خاطر كم بودن جمعيت آن منطقه در آن زمان باشد».(سيره پيامبران در قرآن، ص 49، جوادي آملي، چ دوّم، نشر اسراء) «گروهي از عارفان و حكيمان به استناد برخي از تواريخ، حضرت ادريس را همان هرمس پنداشتند، هم چنان كه حضرت شيث را همان آغاثا ذيمون دانستند و عدهاي شايد بر اثر همين هرمس و آغاثاذيمون و فيثاغورس، مانند آنها مثل ارسطو... را از انبيا دانستند». (همان، ص236) كه اينان از اقوام ديگري هستند و از آسيا برنخواستهاند.همچنين «يكي از لوازم نبوت عامه اين است كه هيچ مردمي بدون راهنماي غيبي نيستند و ممكن نيست، خداوند ملتي را بدون راهنما رها كند، زيرا خدا مربّي، مدبر انسان است و انسان مسافري است كه عوالمي را پشت سر گذاشته و عوالمي را در پيش روي دارد. از اين رو امكان ندارد جمعيتي در منطقهاي زندگي كند و خداوند براي آنها راهنما نفرستد». (سوره فاطر، آيه 24(، حضرت آية الله جوادي آملي در اين زمينه در جاي ديگر مي فرمايد: بالاخره خداوند يا خود پيامبر يا اوصياي او يا كتاب او را براي ديگران ارسال مي كند. (سيره پيامبران در قرآن، ص 48، همان) از طرفي ديگر مركز نبوت و رسالت انبيا يك روستا و يا يك منطقه كوچك و محدود نبود... و صداي انبيا هميشه از مراكز كشورها برخاسته است، زيرا وظيفه آنان ابلاغ پيام الهي به همه مردم آن منطقه است و اين رسالت بدون شهرتِ دعوت و شيوعِ دعوي حاصل نميشود و آن شهرت و اين شيوع بايد ازمركز جمعيت و هسته مركزي اجتماع تودهها شكل يابد. (همان، ص 47) در زمانهاي قديم، بعضي اقوام مانند سرخپوستها در گوشهاي گنگ از دنيا زندگي ميكردند كه كسي از آنان خبري نداشت و آنها هم از كسي خبري نداشتند. حال اگر پيامبري در ميان آنان بيايد امّا در مركز كشور نيايد دعوت او عمومي نخواهد شد و صداي او به گوش جهانيان نميرسد. چنان كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ هنگام رسالت به كشورهايي مانند: روم و ايران نامه نوشت و آنان را دعوت به دين اسلام كرد و «خود پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمودند: كه من اختصاص به قوم خاصي ندارم، من براي سياه پوست و زردپوست و سفيد پوست مبعوث شدهام» (بحار الانوار، ج 16، ص 323، به نقل از دين شناسي، جوادي آملي، ج اوّل). و همين باعث ميشود كه صهيب از روم و سلمان از ايران دور پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ جمع شوند. در آخر به اين نكته بايد اشاره شود كه نبوت انبيا دو گونه بوده است. بعضي از انبياء براي قوم خاصي مبعوث ميشدند مثل حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ كه براي قوم بني اسراييل مبعوث شده بود(سوره صف، آيه 5) و دعوت خويش را فقط در قوم بنياسراييل گسترش داد (مفاهيم قرآن، جعفر سبحاني، ج 3، ص 78، چ چهارم، مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ) و بعضي ديگر از انبيا مثل پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ دعوتش فراگير و جهان شمول بود و براي تمام مردم مبعوث گرديده بود. (سوره اعراف، آيه 158) لذا شايد در يك زمان چند پيامبر با هم براي چند قوم مبعوث ميشدند و در جوامع روايي و قرآن نام بعضي از آنها برده شده است، ولي بخاطر دلايلي به بعضي ديگر اشاره نشده است و اين عدم ذكر نام آنان دليل بر عدم وجود آنان نيست. در پايان كلامي را از حضرت آية الله مكارم شيرازي نقل مي كنيم كه ايشان در پاسخ به اين سوال اينگونه جواب داده اند: با توجه به وضع پيدايش جوامع بشری، و ظهور تمدّن انسانی، اين مسئله جای شگفتی نيست كه اكثر پيامبران در منطقه خاور ميانه بوده اند، زيرا مورخان بزرگ جهان تصريح می کنند که مشرق زمين مخصوصاً شرق ميانه، گهواره تمدن انسانی است و منطقه ای که به نام هلال خصيب است(هلال خصيب يعني هلال پر برکت كه اشاره به منطقه ای است که از دره نيل شروع می شود و تا مسير دجله و فرات و اروند رود ادامه پيدا میکند زادگاه تمدن های بزرگ جهان است) تمدن مصر باستان که قديمی ترين تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن يمن در جنوب حجاز، همچنين تمدّن ايران و شامات، همه نمونه تمدن های معروف بشری هستند ... قدمت تمدن انسانی در اين مناطق به هفت هزار سال يا بيشتر باز می گردد. از سوی ديگر، رابطه نزديکی ميان تمدن انسانی و ظهور پيامبران بزرگ است، زيرا انسان های متمدن نياز زيادی به آيين های الهی دارند، تا هم قوانين حقوقی و اجتماعی را تضمين کرده، جلو تعديات و مفاسد را بگيرد، و هم فطرت الهی آن ها را شکوفا سازد. به همين دليل می گويم نياز بشر امروز مخصوصاً کشورهايی که از تمدن و صنعت سهم بيشتری دارند، به مذهب، از هر زمان بيشتر است. اقوام وحشی و يا نيمه وحشی، آمادگی زيادی، برای پذيرش مذاهب ندارند، و اگر مذهب را پذيرا شوند، قدرت نشر آن را ندارند. (پيام قرآن، ج 7، ص 397 – 368) امیدوارم کافی بوده باشد . در ضمن این پاسخ از مرکز ملی پاسخگویی و مراکز مرتبط است و اگر نیاز به توضیح داشت باز سوال بفرمایید. موفق و مؤید و پیروز باشید.