ناشناس
باسلام.من دختری23 ساله هستم.حدودسه ساله که دچاروسواس...
باسلام.من دختری23 ساله هستم.حدودسه ساله که دچاروسواس شدم.همیشه فکرمیکنم وزنم داره زیاد میشه ومیترسم چیزی بخورم.حتی همه هم بهم میگن وزنت ازحدطبیعی هم کمتره اما بازهم میترسم وزنم زیادبشه.تازه ورزش هم میکنم اما بازهم همیشه نگرانم که وزنم بالا نره وبیشتراز این نشه.به خاطرهمین میترسم چیزی بخورم چون دلم نمیخوادچاق ترازاین بشم.لطفا کمکم کنید.بیش ازاندازه روی این مسیله حساس شدم.
مشاور: اکرم اکبری
با سلام.شما دچار وسواس فکری شده اید. افراد وسواسی نسبت به غیرمنطقی بودن افکار و اعمالشان مطلع هستند اما نمیتوانند آن را نادیده بگیرند از همینرو بههنگام مقابله در برابراعمال وسواسی به اضطراب دچار میشوند. بنابراین دست به اعمالی میزنند تا اضطرابشان را کاهش دهند. افراد مبتلا به این اختلال، این احساس را دارند که اختیار و کنترل افکار و اعمال خود را ندارند. از اینرو میکوشند از افکار مزاحم یا اجبار به انجام کارهای تکراری خلاص شوند؛ اما از عهده آن بر نمیآیند. اغلب اوقات، زندگی روزانه آنها مختل میشود و همراهان و افرادی که با آنها زندگی میکنند، از رفتار آنان احساس ناراحتی و رنجش میکنند. انسانهایی که از افکار وسواسی رنج میبرند، اغلب بابت انجام ندادن وظایف خویش احساس گناه میکنند. اطمینان خاطر و قوت قلب دادن، به این افراد کمک نمیکند و اضطراب آنها را فقط به صورت لحظهای کاهش میدهد. در رویکرد شناختی به طور اخص دو روش در مورد درمان افکار وسواسی به کار میرود: "عادت آموزی" و "توقف فکر". این دو روش جلوی اجتنابهای اشخاص وسواسی را میگیرند. در عادت آموزی افکار وسواسی آن قدر تکرار میشوند که اضطراب شخص کاهش یابد. پس از سنجش مشروح مشکل، مراجع و درمانگر راههایی پیدا میکنند که مراجع بدون آنکه حس کند باید کاری انجام دهد، افکار موردنظر را به ذهنش خطور دهد. بیمار عمداً به فکر مربوطه فکر میکند، آن را مکرراً یادداشت میکند و به نوار ضبط شدهی افکار و صدای خودش گوش میدهد. یکی دیگر از روشهای کاهش دفعات خطور افکار وسواسی به ذهن، روش توقف فکر است. بیمار و درمانگر فهرستی از افکار وسواسی و رویدادهای مولد این افکار تهیه میکنند. فهرستی نیز از افکار خوشایند تهیه میکنند، مثل حضور در یک مسابقهی مورد علاقه یا استراحت کنار ساحل. درمانگر از بیمار میخواهد به صندلی تکیه بدهد و آرامش داشته باشد. سپس فکر وسواسی را تجسم کند. وقتی بیمار نشان داد که الان فکر در سرش هست، درمانگر فریاد میکشد « ایست!» سپس درمانگر در مورد آن فکر وسواسی از بیمار سئوال میکند. معمولاً با این روش، فکر مزبور از بین میرود. این کار را میتوانیم چند بار انجام دهیم. همچنین میتوانیم از بیمار بخواهیم فکر وسواسی را در نظر بگیرد و به خودش بگوید « ایست!» البته با صدای بلند. در عین حال درمانگر از مراجع میخواهد این کار را هر روز 20 دقیقه انجام دهد