y

سلام..!نمیدونستم کدوم بخش بزنم سوال ی جورایی مربوط...

سلام..! نمیدونستم کدوم بخش بزنم سوال ی جورایی مربوط به همه بخش هاست ببخشید من ی دختر 14 ساله ام که به مدت 2ساله با ی پسر تبریزی دوستم2 سال از من بزرگتره من و این عاشق همیم خیلی هم عاشقیم بطوری که 2روز صداشو نشنوم یا عکسشو نیگا نکنم پکر میشم خانواده ام 4نفریم مامانم با بابام میرن سرکار و ن و آجی کوچیکم خونه تنهاییم آجه کوچیکم6سالشه اصن با خانواده ام میونه خوبی ندارم با بابام بعضی موقع ها ولی با مامانم نه اصلا!همه کارای خونه با منه اون پسر قصد ازدواج با منو داره خونه داره ی مغازه عکاسی هم داره که توش کار میکنه مامان بابام ی بار 13سالم بود فهمیداً ولی ایشون چون اونموقع ترسو بودن هیچی نگفتن مامان بابام گوشیمو ازم گرفتن سیم کارتمم شیکوندن نتمم مودمو قایم کردن منم گشتم پیدا کردم مودمو اسفند سال پیش بعد دوباره دوس شدیم ولی ایندفعه دوتامون بزرگتر شده بودیم و حرفامونم عوض هرروز وابسته تر میشیم الانم باهاش دوستم ولی مشکلمون اینه که اون قبلا با ی دختر دوس بوده اسمش رویا بوده تصادف کردن تو جاده شمال مردن همه خونواده اش و خودش و اونم برای رسیدن به من عجله داره میگه میترسم مث رویا از دستت بدم میخواد پاییز باباشو بیاره با بابام حرف بزنن مامانم میگه بفهمم با اون پسره رابطه داره میدم بابات قیمه قیمه اش کنه ترو هم به زور شوهر میدم من هم میترسم هم موقع حرف زدن درباره اون پیش کسی میشه زبونم قفل میکنه اونم میگه باهاشون حرف بزن ولی نمیتونم هم میترسم هم موندم ب قرآن خواب و خوراک ندارم کمک کنید؟ خیلی خیلی خیلی ممنون
Tuesday, October 7, 2014
Estimated time of study:
موارد بیشتر برای شما

y

سلام..!نمیدونستم کدوم بخش بزنم سوال ی جورایی مربوط...

y ( تحصیلات : راهنمایی ، 14 ساله )

سلام..!
نمیدونستم کدوم بخش بزنم سوال ی جورایی مربوط به همه بخش هاست
ببخشید من ی دختر 14 ساله ام که به مدت 2ساله با ی پسر تبریزی دوستم2 سال از من بزرگتره من و این عاشق همیم خیلی هم عاشقیم بطوری که 2روز صداشو نشنوم یا عکسشو نیگا نکنم پکر میشم خانواده ام 4نفریم مامانم با بابام میرن سرکار و ن و آجی کوچیکم خونه تنهاییم آجه کوچیکم6سالشه اصن با خانواده ام میونه خوبی ندارم با بابام بعضی موقع ها ولی با مامانم نه اصلا!همه کارای خونه با منه اون پسر قصد ازدواج با منو داره خونه داره ی مغازه عکاسی هم داره که توش کار میکنه مامان بابام ی بار 13سالم بود فهمیداً ولی ایشون چون اونموقع ترسو بودن هیچی نگفتن مامان بابام گوشیمو ازم گرفتن سیم کارتمم شیکوندن نتمم مودمو قایم کردن منم گشتم پیدا کردم مودمو اسفند سال پیش بعد دوباره دوس شدیم ولی ایندفعه دوتامون بزرگتر شده بودیم و حرفامونم عوض هرروز وابسته تر میشیم الانم باهاش دوستم ولی مشکلمون اینه که اون قبلا با ی دختر دوس بوده اسمش رویا بوده تصادف کردن تو جاده شمال مردن همه خونواده اش و خودش و اونم برای رسیدن به من عجله داره میگه میترسم مث رویا از دستت بدم میخواد پاییز باباشو بیاره با بابام حرف بزنن مامانم میگه بفهمم با اون پسره رابطه داره میدم بابات قیمه قیمه اش کنه ترو هم به زور شوهر میدم من هم میترسم هم موقع حرف زدن درباره اون پیش کسی میشه زبونم قفل میکنه اونم میگه باهاشون حرف بزن ولی نمیتونم هم میترسم هم موندم ب قرآن خواب و خوراک ندارم کمک کنید؟ خیلی خیلی خیلی ممنون


مشاور: سرکار خانم سعیده صفری

باسلام. خواهر عزیزم حتما از یک مشاور انتظار دارید که به شما کمک کنم که زودتر با آقا پسر موردنظرتان ازدوج کنید ، ولی با اینکه شرایطتت را کاملا درک می کنم که چه دوران سختی را میگذارانی می خواهم برخلاف میلت راه های دیگر را هم نشان دهم تا بتوانی با امتحان آنها رنج این دوران را کمتر کنی. شما قصد ازدواج دارید اما پدر و مادرتان و حتی ما بزرگترها وقتی به شما و شرایطتتان نگاه میکنیم می بینیم که فعلا هیچ کدام از شما شرایط تشکیل یک زندگی مشترک را ندارید پس چه کار کنید؟ آیا کلا او را نادیده بگیرید یا اینکه رودرروی پدر و مادرتان بایستید و با بدتر کردن اوضاع آنها را مجبور به این ازدواج کنید؟ این دو راه است ولی خودتان هم می دانید که هیچ کدام از این موارد مطابق میل شما نیست، درست است که هم اکنون به خاطر یک سری مسائل رابطه خوبی با پدر و مادرتان ندارید ولی مطمئنم قلبا آنها را دوست دارید و نمی خواهید پشتیبانی و حمایتشان را از دست بدهید. به همین خاطر توصیه می کنم برای مدتی هیچ حرفی از حجت نزد پدر و مادرتان نزنید و تا می توانید روی رابطه تان با پدر و مادرتان کار کنید، به حرف هایشان بیشتر گوش دهید و حتی کارهایی که آنها دوست دارند و شما قبلا انجام نمی دادید را انجام دهید تا بتوانید اعتمادشان را به دست آورید. و با اینکه سخت است به خودتان و ایشان چندشالی را فرصت دهید که هم با بزرگترشدنتان حودتان و اطرافیان بیشتر بتوانند ازدواج تان و تصمیمی که گرفته اید را باور کنند و هم اینکه از شناخت یکدیگر مطمئن شوید. می توانید حتی در این مدت رابطه تان را قطع و یا محدودتر کنید.



Send Comment
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.