0
The current route :
ما و مرگ داستان

ما و مرگ

زنده یاد موریو اونو Morio Ono استاد پیشین دانشگاههای توکیو و دایتو بوُنکا که سالها ریاست مؤسسه فرهنگ خاوری دانشگاه توکیو را داشت و بیش از سی سال به تحقیق در احوال جامعه روستاییِ ایران گذراند، از نمونه...
کوزه اشک؛ خرید در بازار اصفهان داستان

کوزه اشک؛ خرید در بازار اصفهان

هر زمانه ای فرزندان خود را بار می آوَرد، و در این میان شاید که هنرمندان و شاعران و نویسندگان نماینده عصر و نسل خویشند؛ دگر گشتن و نو شدن حال و کار روزگار را در احوال و آثار آنها پیدا می توان دید. اینان...
عیدی مستخدم‌ها داستان

عیدی مستخدم‌ها

وقتی رسیدم خونه، ننه رفته بود نون بخره و خاتون با جواد در خونه توی کوچه خاک بازی می‌کردند. همه‌ی فکر و حواسم به عیدی فردا بود. اگه فردا هم عیدی برای مستخدمهای مدرسه نمی‌بردم، آقا معلم هزار بد
منتظر داستان

منتظر

غروب‌ها که کلاغ‌ها توی آسمان پرواز می‌کنند، و فوج فوج بسوی لانه‌هایشان می‌روند، دخترک زیبای کوچولو کنار پنجره‌ی اتاقش می‌ایستد، و به بالهای سیاه رنگ آن‌ها خیره می‌شود. تا از جلوی دیدگان زیبایش بر فراز...
آخرین شمع داستان

آخرین شمع

در پشت ویترین مغازه‌ی قنادی شیرینی‌های رنگارنگ و تزئین شده ای وجود داشت که توجه همه را به خود جلب می‌کرد؛ و خریداران زیادی را به داخل مغازه می‌کشاند.
لبخند داستان

لبخند

کم کم دارد جهان لبخندی می‌زند. گل‌ها و شکوفه‌ها نیز به لبخند آمده‌اند. آنها می‌خواهند. در وجود همه‌ی انسان‌ها سرور و شادی بیافرینند. تا وقتی که هستند هرگز از مزاحمتهای خار نمی‌هراسند، و چهره درهم نمی‌کنند....
گردش زمان داستان

گردش زمان

زندگی انسان یک چرخ را ماند، و زمان، لاستیک‌های این چرخ. زندگی و زمان تواماً در حرکتند و وجود هر یک بستگی به دیگری دارد.
چرا نخندم؟! داستان

چرا نخندم؟!

وقتی کویرِ غم تمامیت وجودم را در دستهای تنومند خود لِه کرده و فریاد غرّای مرا به دور دستها می‌برد، نسیم نوازشگر هستی مرا ببازی می‌گیرد و با سمفونی حیات بخشش می‌پرسد:
تسلیت داستان

تسلیت

وقتی اعلامیه‌ی درگذشت دوستم «هوشنگ» را روی دیوار دیدم مثل برق گرفته‌ها خشکم زد، و تا چند ثانیه مات و مبهوت به اعلامیه خیره بودم. عکس هوشنگ در گوشه سمت چپ آن چاپ شده بود. اما من که باور نمی‌کردم! چطور
تصویر رفتار داستان

تصویر رفتار

دوستم بهروز که اهل اصفهان نیست، مردی است منطقی، نکته سنج و روشن بین. تنها ایرادی که می‌توان از بهروز گرفت این است که فقط کمی در قضاوت عجله می‌کند. به استثناء این مورد در کلیه‌ی امورِ دیگر جوانی است قابل...