0
The current route :
دایناسور داستان

دایناسور

وقتی خیلی کوچک بود، دست هایش را تکان می داد، آرواره های بزرگش را به هم می فشرد و دور خانه می گشت طوری که ظرف های چینی توی کابینت ها می لرزید،
ته خیار داستان

ته خیار

این هدیه من است برای کسی که سهم مهمی در تدوین کتابهای درسی داشت. کتاب هایی که من در روستا با آن ها با سواد شدم؛ البته یک ذره با سواد شدم. «دارا و سارا»
هات پکی برای شانه ها داستان

هات پکی برای شانه ها

فیزیوتراپیست ها سرو کارشان با دردهای مزمن است.درهای کهنه که ناگهان صدایشان در آمده و آزارنده شده اند.فیزیوتراپیست ها سرو کارشان با ناتوانی هاست:پاهایی که ناگهان از
حیلت رها کرده داستان

حیلت رها کرده

در اصفهان، به سختی می شود قهوه خانه ای پیدا کرد که قاب عکسی از صمصام بالای سر قهوه چی نباشد.معمولا عکس قاب ها هم یکی است؛ پیرمرد عمامه سبزی به سر دارد و
کور فرنگ داستان

کور فرنگ

در سفر اول فرنگ، ناصرالدین شاه بعضی زنان حرم را تا پترزبورگ برد اما آداب درباری فرنگستان و طرز رفتار با زن های سر باز و بی مبالات را که دید حرم را بر گرداند تهران.
زنی موافق آقای شَن داستان

زنی موافق آقای شَن

سید عبدالله فاطمی نیا از جمله خطبایی است که داستانگویی، شاخصه و جزئی از هویت منبرهای اوست.مضمون داستان های فاطمی نیا بیشتر حکایت و تاریخ و معمولا پیرامون زندگی
رمضان رنگ و نور داستان

رمضان رنگ و نور

سفر نامه ابن جبیر از آثار ارزشمند ادبیات عرب و دانش جغرافی مسلمین محسوب می شود.ابوالحسین محمد بن احمد بن جبیر، معروف به ابن جبیر سیاح، نویسنده و شاعر معروف عرب و
شکستنی داستان

شکستنی

خواهر سامی ایمیل بامزه ای برایش فرستاده بود.ایمیل خیلی بامزه ای درباره ابداعات عجیب و غریب ژاپنی ها برای عوض کردن شکل چیزهای مختلف؛ مثل هندوانه ای که در ظرف شیشه ای
برادر مرده ام به آمریکا می آید داستان

برادر مرده ام به آمریکا می آید

زمستان بود که به خلیج نیویورک رسیدیم.برف سنگینی زمین را پوشانده بود و انگار همه بندرگاه با حرکت قدرتمند قلم مویی رنگ شده بود.روی عرشه ایستاده بودیم،
تابستان 63 داستان

تابستان 63

قطار شماره سیصد و بیست و هفت تهران-اندیمشک روز چهارده تیر سال شصت و سه ساعت یازده و چهل و پنج دقیقه راه افتاد پدر من توی واگن سه، کوپه هشت قطار بود.مادرم نبود