The current route :
دنیا، زبان خدا: چگونه امور مادی، سخن میگویند؟
راهنمای سفر زیارتی به مشهد از قم + برنامهریزی و ریز هزینهها
ستارهای در آسمان ادب؛ بزرگداشت استاد شهریار در روز شعر و ادب فارسی
آشنایى با مقام رفیع حضرت فاطمه معصومه علیها السلام
سریع ترین روش پایین آوردن تب کودک
از غذا تا ایمان، از لباس تا تقوا: همراهی دو جهان در قرآن»
خوشمزه ترین میوه جهان
پر استرس ترین مشاغل کدامند؟
چگونه در شرایط جنگی آرامش و خونسردی خود را حفظ کنیم؟
قدیمی ترین قوم ایران چه کسانی بودند؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
پیش شماره شهر های استان تهران
نحوه خواندن نماز والدین
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟

شرمندهام، آنشب نام خود را ننوشتم
فاصله پنجكيلومتري روستايمان تا مدرسه را هر روز بايد ميرفتيم و برميگشتيم. نه با ماشين، نه با دوچرخه كه با پاي پياده. اين، ما را در سن كم و نوجواني، آبديده و پرتحمل كرده بود؛ ميان برف و باران، هواي گرم...

غذا هم نتيجه جنگ را رقم ميزند!
مسجد محل، نذري ميداد. يك بار گرفته بود، ديدم دوباره صف ايستاد و گرفت. كسي كه غذا ميداد گفت: مگر غذا نگرفتي؟ اگر گرفتي برو بذار بقيه بگيرن. گفت: اي بابا، حاجي من كجا غذا گرفتم؟ نوكرتم، غذا رو بده برم....

پنج نظم پايداري
علي داوودي را پيش از كتاب «مردگان بسيارند» بيشتر با غزلهاي شورانگيزش ميشناختيم. اما گويا ناگفتههايي در غزل دارد كه بايد سپيد و بيتكلّف بيان كند. سرودههاي داوودي سرشار از مضمونهاي بديعاند و بيشتر...

يادماندههايي از روزهاي تلخ آوارگي
كسي نميدانست پرواز هواپيما و صداي ضدهوايي به خاطر چيست. نيروها و تجهيزات، شبانه به آبادان آمدند تا مردم دچار وحشت نشوند. پچپچ كردن درباره جنگ ايران و عراق در ميان مردم، رونق گرفته بود. ماه رمضان بود...

سجده کن بر خاک پاک شلمچه
در اولين روز اسفند ماه سال 74، توفيق نصيبمان شد تا به همراه عده اي از خواهران بسيحي و مادران شهدا به زيات شهيدان در مناطق جنگي جنوب نائل شويم.
شب بود. به خرمشهر رسيديم و در يکي از پايگاه هاي بسيج ساکن...

يک قدم تا مرگ
ساعت 30/12 دقيقه روز پنج شنبه داخل آسايشگاه مشغول خوردن غذا بوديم . لقمه اول نه لقمه ي دوم تو دهانم بود که فرمانده وارد شد و گفت:
-کليه نيروها سريعا آماده و در بيرون آسايشگاه به خط بايستند.
به محض شنيدن...

ستارگان آسمان
هر چيزي که يک دختر به سن و سال من دلش مي خواست داشته باشد، من داشتم. پدرم هميشه هواي مرا داشت. پدرم مي گفت: «هرکاري مي خواهي بکن فقط سالم زندگي کن.»
14- 15ساله بودم که شروع به کتاب خواندن کردم. همان سال...

باخاطرات دفاع مقدس
سپيده دمان وقتي آتش عمليات فرو نشسته بود، نخستين آمبولانس، در حياط بيمارستان دزفول توقف کرد.
پيرمرد ازساعت ها قبل خودش را آماده کرده بود. به طرف آمبولانس دويد.
رزمنده هاي جوان هم دويدند. پيرمرد گفت:...

8سال ظلم ستيزي
به کجا مي رويم؟ انتخاب راه موکول است به پاسخ اين سؤال که «به کجا مي رويم؟» به آنجا که غرب مي خواهد يا آنجا که حضرت امام (ره) مي فرمايد؟ به آنجا که هواهاي نفساني مي کشاند يا آنجا که فطرت الهي مان که امانت...

اثبات حقانيت نظام مقادس در برابر تجاوزگري
اين ها و صدها پرسش ديگري از اين نوع، پرسش آناني است که دفاع مقدس را از زوايه پنجره خاکي جزئي نگر مي نگرند و با دست گرفتن چرتکه عقل دکارتي، پيروزي ها و شکست ها را تفسيير مي کنند؛ آناني که مرز شعورشان، محدود...