The current route :
کمالالدین حسین حافظ هروی خوشنویس صاحبنام دوره صفوی
چاندرا بهان برهمن منشی و خوشنویس ممتاز هندوی پارسیگوی سده یازدهم هجری در هند
جمالای شیرازی خوشنویس صاحبنام ایران و هند در سده یازدهم هجری
فتحاللهخان جلالی خوشنویس و نستعلیقنویس صاحب نام اواخر دوران قاجار در اصفهان
هر آنچه باید درباره ریزپرنده ها بدانید
انسان مصنوعی با هوش مصنوعی
کلبه چوبی یا ویلا استخردار؟ راهنمای رزرو ویلا در شمال
اسماعیل جلایر نقاش و نستعلیق نویس دوره ناصری
محمد ابراهیم تهرانی خوشنویس و نستعلیقنویس قرن سیزدهم
برادری دینی عامل رشد جامعه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
چرا ابراهیم بن مالک اشتر به کمک امام حسین(ع) نیامد؟
نحوه خواندن نماز والدین
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
پیش شماره شهر های استان تهران
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن دعای علقمه برای گرفتن حاجت
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟

خشم و خجالت
هوای خنک صبحگاهی از پنجرهی باز وارد کلاس میشد و صورت ما را نوازش میکرد. کاش بعد از ظهرها هم اینطوری بود؛ ولی تابستان همین خنکای صبحگاهی را دارد که مثل عمر گل کوتاه است.
چشم دوختم به گوشهی تخته سیاه...

داستانی در مورد کمک به والدین به قلم هاجر زمانی
یکی از مهمترین روشهای کمک کردن به پدر و مادر این است که به آنها توجه داشته باشید.

بالا رفتن از نردبان خلاقیت
هر روز که ما روزمان را شروع میکنیم، به دنبال راهی میگردیم که بهترشویم. این بهتر بودن میتواند ادامه کارهای گذشته باشد، یعنی بدتر نشدن و یا رفع بدیهای گذشته باشد، یعنی بهبود یافتن و یا فراتر از نیازها...

بن بست توتستان
علی مشغول خوردن بود، توت های شیرین بدجور به دهانش مزه کرده بود. یک دفعه در خانه رباب خانم باز شد. رضا سرش را به طرف در چرخاند. رباب خانم اخم هایش را کرده بود توی هم. رضا چند قدم رفت عقب. داد زد: «علی،...

اشتباه بزرگ
تشهد نمازم که تمام شد سر به سجده گذاشتم و دعا کردم: «خدایا تو می دانی اگر در ارتش شاهنشاهی مشغول خدمتم به اجبار است و از روی ناچاری، تو می دانی که آرزوی رفتنم به خارج از ایران چیزی جز ادامه تحصیل نیست....

پسرانه و دخترانه
پسرانه: دقت کردی جدیدا چقد خانم های پیری که نمی تونن زنبیل خریدشونو جابه جا کنند زیاد شده؟ دخترانه : امروز توی کلاسمون خانم معلم یه سوال خیلی سخت پرسید... هیچکی بلد نبود، من دستمو بلند کردم...

برقراری ارتباط موثر با دیگران
همه دوست دارند شخصیتی تأثیرگذار داشته باشند و از اینکه بدون هیچ دلیل خاصی پیرو دیگران باشند، بدشان میآید. این ویژگی میتواند جنبههای مثبت و منفی داشته باشد؛ بستگی دارد به اینکه برای چه چنین کاری را انجام...

آدم، فرشته...
فرشته بال هایش را که شسته بود و انداخته بود روی طناب تا خشک بشود را مرتب تا کرد و گذاشت توی چمدانش. برای آمدن به زمین با خودش دو تا دست بال آورده بود؛ بال خودش و یک دست بال اضافه! چون آب و هوای زمین آلوده...
امام زاده نه تن
پا به درون صحن امام زاده که میگذارم، سادگی، لطف و صفای آن مرا به خود میآورد. کفشهایم را از پا در میآورم و داخل مقبره میشوم. نور سبزی که فضا را احاطه کرده است، زیبایی خاصی به بارگاه میدهد. قدمهایم...

امامزاده فاضل بیدهند
روستای بیدهند یکی از روستاهای آباد و باصفای قم است. این روستا در دامنة کوه زیبا و بلندی قرار گرفته است. از بالای کوه که نگاه میکنی بیدهند شبیه شهرهای رویایی شمال ایران است. وقتی به روستا میرسی دست راست،...