The current route :
کمالالدین حسین حافظ هروی خوشنویس صاحبنام دوره صفوی
چاندرا بهان برهمن منشی و خوشنویس ممتاز هندوی پارسیگوی سده یازدهم هجری در هند
جمالای شیرازی خوشنویس صاحبنام ایران و هند در سده یازدهم هجری
فتحاللهخان جلالی خوشنویس و نستعلیقنویس صاحب نام اواخر دوران قاجار در اصفهان
هر آنچه باید درباره ریزپرنده ها بدانید
انسان مصنوعی با هوش مصنوعی
کلبه چوبی یا ویلا استخردار؟ راهنمای رزرو ویلا در شمال
اسماعیل جلایر نقاش و نستعلیق نویس دوره ناصری
محمد ابراهیم تهرانی خوشنویس و نستعلیقنویس قرن سیزدهم
برادری دینی عامل رشد جامعه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
چرا ابراهیم بن مالک اشتر به کمک امام حسین(ع) نیامد؟
نحوه خواندن نماز والدین
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
پیش شماره شهر های استان تهران
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن دعای علقمه برای گرفتن حاجت
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
.jpg)
معرفی امام زاده داوود(ع)
به ولادت امام حسن مجتبی (ع) نزدیک می شدیم. شنیده بودیم امام زاده داوود(ع) از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) هستند. با بچه های مدرسه تصمیم گرفتیم به زیارت امام زاده برویم. کوله بارمان را می بندیم وهمراه دوستان...
امام زاده ابراهیم
چشمه آب گرم شفابخش بود. مردمی که از راههای دور و نزدیک به قصد زیارت امام زاده ابراهیم قدم به روستای گرمه (از توابع اصفهان ) گذاشته بودند، تنشان را به آب چشمه می زدند تا شفایی باشد برای دردهایشان. گفته...

کاردستی (دستمال به شکل گل)
تا کردن دستمال سفره، به شکل گل گرچه پیچیده و مشکل به نظر می رسد ؛ اما با کمی دقت ، بسیار ساده و آسان است.

کاردستی (گلدان دکمه ای)
گوشه قفسه کتاب خانه ات خالیست؟ دنبال وسیله ای هستی تا آن را پرکنی و جلوه بیشتری به آن بدهی؟

میدونی چرا؟ (شماره دوم)
در لغت نامه فارسی به زرافه گفته میشود، شتر گاو پلنگ... گاهی هوا ابری میشود و گاهی صاف و این از حکمت خداوند است... وقتی گوزنی ماری میخورد، به شدت تشنه میشود...

می دونی چرا؟ (شماره اول)
ما به ستاره ها در جو نگاه می کنیم. نور ساطع شده از آن ها از میان میلیون ها کیلومتر جرم آسمانی و غبار کیهانی عبور می کند و به ما می رسد... لرزیدن یک راه ویژه برای گرم کردن بدن است... قلب در فواصل...

همیشه نوری هست
شب، جدا میشود از خورشید و روز، جدا میشود از ماه. شب اما، ماه را دارد و روز، خورشید را...

دور نیستی...
روزهای بارانی... روزهای آفتابی ...یکی پس از دیگری میآیند و میروند. امروز هم یکی از همان روزهای بارانیست. کجاست دریای بیکران محبت تو؟

زیر باران...
خودت گفته ای: «ادعونی استجب لکم ...»و من صدایت می زنم. صدایت می زنم زیر باران. باران که می بارد من به تو نزدیک ترم، و این خودکار آبی یادگاری برای تو می نویسد، اینجا، زیر باران!

بنویس سپید، سپید می شوی!
بنویس باران، جاری میشوی. بنویس خورشید، روشن میشوی. بنویس پنجره امیدوار می شوی. ننویس دیوار، نا امید میشوی...