The current route :

صدرالمتألهين و علم واجب تعالي به ماسوا (3)
آنچه صدرالمتألهين را بر آن داشت تا ديدگاهي نوين در باب علم واجب به غير ابداع کند اين امر بود که به اعتقاد وي آراي مطرح شده تا زمان او، قادر نبودند علم باري تعالي را به غير به گونه اي تفسير کنند که هم عين...

صدرالمتألهين و علم واجب تعالي به ماسوا (2)
صدرالمتألهين آراي شيخ را با عنوان «قول به ارتسام صور در ذات واجب» نقد و بررسي کرد. اين امر حاکي از آن است که عمده ترين نقطه ي افتراق بين آراي او و شيخ، مسئله صور مرتسمه است و همين مسئله وي را بر آن داشت...

صدرالمتألهين و علم واجب تعالي به ماسوا (1)
در نوشتار حاضر، به بررسي علم واجب تعالي به غير، از ديدگاه صدرالمتألهين پرداخته شده، با اين تلاش که با الهام از شيوه ي وي در اسفار، رأي حکيم به تدريج و در مقايسه با ديدگاه شيخ الرئيس به تصوير کشانده شود....

بابا افضل مرقي كاشاني
درنيمه ي اول قرن گذشته،دانشمندان اروپائي ازاسامي فلاسفه ي اسلامي،جز شماري كم ازآن هائي را كه آثارشان در قرون وسطي،به زبان هاي لاتين ترجمه شده بود نمي شناختند كه تعداد آن ها از ده تن تجاوزنمي كرد،كه نخستين...

فخر رازي از عقل گرايي اعتدالي تا ايمان گرايي خردپيشه
دوره حيات فخر رازي(543-606 ه) از جهات بسياري تکرار سير زندگاني غزالي است. او در ابتدا از طريقه اشعري حمايت كرد، اما سرانجام بر اين عقيده شد كه طريقه اشعريه فقط براي عامه مردم خوب است. با اين وجود، نه مشتمل...

پرسش هاي مطهري و پاسخ هاي کانت (2)
اگر - همان طور كه كانت مي گويد - شناخت را حاصل تركيب امور واقعي ( ماده ادراك ) با حقايق ذهني كه مستقل از واقع خارجي هستند ( صورت ادراك ) بدانيم، آن گاه خلوص شناخت زايل مي شود و واقع نمايي آن از دست مي...

پرسش هاي مطهري و پاسخ هاي كانت(1)
در تاريخ مواجهه و گفت گوي فلسفه اسلامي با انديشه هاي فلسفي غرب، يكي از تلاش هاي نخستين و بانفوذ در اين عرصه، مساعي و انديشه هاي انتقادي - فلسفي مرتضي مطهري بوده است. بايد به اين نكته اذعان داشت كه يكي...

تأمّلي بر«هستي» در انديشه شهرزوري و کانت
در نظر بسياري از متفکران، مسئله بنيادي مابعدالطبيعه پرسش از «هستي» است. امّا شهرزوري به عنوان يک فيلسوف آشنا با سنّت فلسفه سينوي و کانت فيلسوف آلماني از جمله متفکراني به شمار مي روند که ضمن انتقاد از «هستي»...

تشابه تجربه هاي عرفاني و توجيه عقلاني وحدت وجود
وحدت وجود را مي توان مهم ترين گزاره اکثر مکاتب عرفاني دانست. البته مکاتب گوناگون عرفاني،درنوع جهان بيني و دستور العمل هاي مربوط به سير و سلوک، تفاوت هايي با يکديگر دارند؛ امّا ظاهراً در اين آموزه، اغلب...

معقول ثاني فلسفي در فلسفه مشّايي- اشراقي
با ظهور خواجه نصير الدين طوسي، جرياني فلسفي شکل مي گيرد که به ميرداماد ختم مي شود؛اين جريان به رغم بهره گيري از تحليل هاي فلسفيِ مشّايي، فراوان ،تحت تأثير فلسفه اشراق قرار داشته است. خواجه نصير در زمينه...