ناشناس
سلام، حقیقت اینه که در اوایل ازدواجمون من مادر شوهرم...
سلام، حقیقت اینه که در اوایل ازدواجمون من مادر شوهرم رو بیشتر از مادر خودم دوست داشتم، زنی مهربان و از خود گذشته بود و من تمام مدت تحسینش میکردم و در تلاش بودم مثل او باشم...
تا اینکه یک سال اخیر متوجه شدم تمام این رفتار ها از سیاست اوست و هیچ نیت خوبی پشت این همه خوبی نیست. مدام تلاش می کند برای کوچکترین مسائل زندگی همه (نه فقط من) تصمیم گیری کند. بدون اجازه سراغ وسایل شخصی همه (نه فقط من) می رود زمانی که در اتاق با همسرم تنها هستیم بدون اجازه وارد اتاق می شود و به طور خلاصه هیچ احترامی برای زندگی دیگران (نه فقط من) قائل نیست.
این مسائل را میتوان به عنوان تفاوت فرهنگی درک و حل کرد اما قسمت آزار دهنده آن این است که تمام این ها پشت هوش و سیاستش گم می شود و خیر خواهی محض به نظر می رسد و یک سالی ست که متوجه شدم تماما منفعت طلبی است آن هم نه برای پسرش، فقط برای خودش...
و مشکل بزرگتر اینجاست که همسرم هم نمیتواند پشت این سیاست زنانه را ببیند و از من محافظت کند و من هم نماتوانم به خودم اجازه دهم پشت سر مادرش کهیک عمر فرشته اش بوده چیز بدی بگویم!
با مادر شوهرم هم چند بار تلاش کردم مستقیم و غیر مستقیم صحبت کنم اما هر بار با مهارت خاصی بحث رو یا نیمه تمام رها کرده یا اینکه به نفع خودش پیش برده...
تمام این ها باعث شده تنش های عصبی شدیدی داشته باشم، کابوس های وحشتناکی می بینم و به طرز عجیبی عصبی میشوم!!!
اصلن برایم مهم نیست رابطه ی خوبی با مادر شوهرم داشته باشم یا نه، فقط می خواهم سالم باشم تا فرزندان سالمی تربیت کنم. اما احساس می کنم با این همه توهین و تحقیر و زیر پا له شدن آن هم به صورت غیر مستقیم!!! تبدیل به یک آدم بیمار شده ام...
مشاور: خانم مریم مردانی
با سلام و عرض ادب دوست عزیز چنان عنوان کردید برداشت شما از رفتارهای ایشان آن است که با سیاست برخورد می کنند و پشت این سیاست هوش و ذکاوت ایشان مخفی شده است. پس در این شرایط به نظر می رسد که شما که به خوبی توانسته اید رفتارهای ایشان ریشه یابی کنید چیزی از هوش و ذکاوت از ایشان کم ندارید البته ممکن است هنوز از این هوش به اندازه کافی در راستای شکل دادن به رفتارهای سیاست مدارانه کمک نگرفته اید که اینچنین از جانب ایشان برافروخته اید. چراکه در مبارزه ای ناپایاپای قرار گرفته اید. بناباریان پیشنهاد بنده به شما آن است که به دنبال تقویت رفتارهای خود در راستای دست یابی به اهدافتان باشید. تقویت شما در زندگی به شیوه سیاست مدارانه نه تنها در ششرایط حاضر بلکه در آینده در رابطه با همسرتان و بخصوص در تربیت فرزند به شما کمک بسیاری خواهد کرد. پس به جای آنکه به رفتارهای مادرشوهر خود به عنوان رفتارهایی نگاه کنید که منجر به تخریب زندگی شما می شود به عنوان فراهم شدن شرایطی نگاه کنید که شما ملزم به تغییر می کند و باعث می شود این احساس نیاز را داشته باشید که لازم است از هوش و توانمندی های خود بیشتر کمک بگیرید. پس به جای تسلیم در مقابل رفتارهای ایشان به دنبال آن باشید که در هر موقعیت چگونه می توانید با حفظ صلح و آرامش آن موقعیت را به نفع خود تمام کنید و حتی همسرتان را به سمت تغییرات سازنده بکشانید. ضمناً توصیه می کنم همسرتان را مستقیما وارد اینگونه مباحث نکنید و اجازه دهید تغییرات به طور نامحسوس رخ دهد.