سردرگمی در مسیر زندگیم
سلام
توروخدا کمکم کنید چرا هبچ کس نجاتم نمیده از این وضعیت حتی مشاوره رفتم اما فقط پول میگیرن وبس دیکه براشان مهم نیست کمکت کنن .من دختر فعال وبانشاطی بودم واهدافم رو دنبالم میکردم اما بلاها یا اتفاقهایی سرم اومد که خودم سردرد دارم الان به این سن نشیتم خونه.درس خوندم اما کار هیچ رفتم سرکار اما گفتن باید باهام باشی اما من مخواستم پاک بمونم.
بعدش ازدواج هم برام شد هیچ وتنها خونه نشستم وازدواج هم نکردم دوست دارم اما خواستگار ندارم میگن خیلی سنگینی ماله اونه .پسرها باحال میخوان خدا باورم نمیشه .یه بار یه پسر امد خواستگاریم عاشقش شدم اما برنگشت چهار سال میگذره وهر روز زخمش بیشتر میشه ندارمش!برای نجات خودم شروع کردم کنکور دادن شاید پرستارز قبول شم اما تا چهارسال دیگه اشباع بشه من دیگه بیچارم برا همین دست نمیرسه بخوانم جدی .خدا هم نماز ودعا ....
توروخدا توروخدا کمکم کنید من میخواستم موفق شم.
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ؛
خواهرعزیزم، دختران، گل های محفل خانواده و میوه های زیبا و معطر زندگی اند که همانند گل ها و میوه های درختان طبیعت، هم زمان و با هم نمی رسند و غنچه هایشان خندان نمی گردند، بلکه برخی زودتر و بعضی دیرتر می رسند یا شکوفه می کنند. دیر رسیدن میوه ای دلیل بر نامرغوب بودن آن نیست، چنان که زود رسیدن نیز دلیل بر مرغوبیت آن نمی باشد. خداوند نظام هستی را بر پایة حکمت آفرید و فرمان خود را تحت عنوان اوامر و نواهی، بر اساس مصالح و مفاسد قرار داد. با توجه به این اصل، هر چیزی را که آفرید، حکمتی در کار بود و هر فرمانی صادر کرد مصلحتی در بین است. گاهی انسان از راز آفرینش برخی موجودات آگاه می گردد و در بسیاری از امور به عللی بی اطلاع از آن است. گاهی آدمی چیزی را به منفعت و مصلحت خویش تشخیص می دهد، در حالی که چنین نیست و گاهی چیزی را بد و شرّ می پندارد، حال آن که روزنة رحمت الهی از همان جا به رویش گشوده می گردد. قرآن می فرماید: « چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن است و خدا می داند و شما نمی دانید» بنابراین ممکن است خواسته شما اجابت شده باشد، اما خیر و صلاح شما در تأخیر آن باشد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: « خداوند سرنوشت انسان و جریان امور هستی را بر اساس آن چیزی که مقتضای حکمتش است ، تقدیر و تنظیم می نماید، نه بر پایه ای که انسان دوست دارد و خوشحال می گردد». درست است که ازدواج برای همه جوانان خصوصاً ما خانم ها از اهمیت خاصی برخوردار است و معمولاً یک خانم دوست دارد با ازدواج و بعد مادر شدن به احساس آرامش و تکامل برسد، اما این مسئله نباید آنقدر بزرگ و مهم شود که تمام زندگی ما را تحت الشعاع قرار داده و مثل یک ابر سیاه و تیره بر سراسر وجود و زندگی ما سایه بیندازد. ازدواج بخشی از زندگی ما انسانهاست نه همه آن.آیا عاقلانه است که به خاطر بخشی از زندگی، همه آن را خراب کنیم؟ بنابراین در صورتی که به هر دری زدیم، ولی موفق به این کار نشدیم، نباید فکر کنیم نابود شده ایم. زندگی ما جنبه های دیگری هم دارد؛ کار، ورزش، هنر، تحصیل، فعالیت های فرهنگی و مذهبی، تفریح و ... که باید به آنها پرداخت و این مسأله را فراموش کرد، تا زمینه آن فراهم شود. بنابراین توصیه ما این است که دیگر به این مسأله فکر نکنید و به سایر ابعاد زندگی خود مشغول باشید. می دانیم که سخت است و هیچ گاه به طور کلی فراموش نخواهد شد؛ اما بی توجهی به آن، فشارها را کمتر می کند و تحمل زندگی را برای شما آسانتر می نماید. با این کار از زندگی بیشتر لذت خواهید برد. شما اگر میخواهید اندکی از حجم مشکلات بکاهید و تحمل آنها را برای خود آسان کنید چاره ای ندارید جز اینکه به این نکات دقت کنید و توجه داشته باشید که وقتی مشکل قابل حل نیست، باید خودمان را بزرگ کنیم تا مشکل کوچک شود و آن را ریز ببینیم. از همه اینها گذشته شما تنها دختری نیستید که با این مسئله مواجهید. دختران شایسته فراوانی هستند که هم از نظر ظاهری و شخصیتی و هم از نظر خانوادگی مشکلی ندارند اما سنشان بالا رفته و ازدواج نکرده اند و یا حتی یک خواستگار هم ندارند. این نکته را باور داشته باشید و همواره به خود و اطرافیانتان گوشزد نمایید که سن من برای ازدواج خیلی دیر نشده . این نکته را به هیچ عنوان خود فریبی قلمداد نکنید. به یادآوری هر روزه این نکته ملتزم باشید و اگر احیاناً با گوشه و کنایه های دیگران روبرو شدید هیچ گاه به سرزنش های احتمالی آنان (خانواده و اطرافیانتان) اهمیت ندهید و صبور باشید، آن را به حساب ناآگاهی آن ها بگذارید و سعی کنید با آنها با سعه صدر برخورد کنید. به هر حال آنها هم از وضعیت موجود و تأخیری که در ازدواج شما پیش آمده نگران و ناراحتند و این نگرانی و ناراحتی را ممکن است به گونه ای ناخوشایند ابراز کنند؛ اما در همین مواقع هم شایسته است که شما زیر فشارهایی که به روح تان وارد می شود قوی باشید، لب به شکوه و شکایت از زمین و زمان نگشایید و به هیچ وجه اعتقادات خود را نه تنها زیر سوال نبرید، بلکه آن ها را تقویت کنید و هیچ تزلزلی به خود راه ندهید. متانت، عفت و پاکدامنی خود را همچنان به خوبی حفظ کنید که با ارزش ترین متاع در پیشگاه الهی همین ارزش ها است: «إن اکرمکم عندالله اتقکم». همواره در زندگی به خداوند مهربان - که از مادر به انسان مهربان تر است - امیدوار باشید. شخصیت خود را تخریب نکنید و نسبت به خود و خداوند منفی بافی نکنید، بلکه بیشتر به جنبه های مثبت زندگی و شخصیت خود فکر کنید. همیشه این فکر را به خود تلقین کنید که من خوشبخت هستم و خوشبخت تر نیز خواهم شد. خود را در تنهایی و انزوا قرار ندهید و سعی کنید در کارهای خانه و تمام کارهای اجتماعی که در خور شأن یک زن مسلمان است با حفظ حیا و پاکی، مشارکت کنید. خواهر خوبم، ما انسانها با مسایل و مشکلاتی که بر سر راهمان قرار می گیرند دوجور برخورد می کنیم. بعضی از ما از یک مسئله کوچک یک کوه بزرگ می سازیم و آن را برای خودمان تبدیل به یک مشکل لاینحل می کنیم. مدام غصه می خوریم و باعث ناراحتی اطرافیانمان می شویم و در یک جمله زندگی را برای خودمان و خانواده و اطرافیانمان تبدیل به جهنم می کنیم. اما نوع دوم برخورد که عده ای دیگر آن را انتخاب می کنند این است که وقتی با یک مشکل روبرو می شویم سعی می کنیم جوانب قضیه را خوب بسنجیم و ببینیم اشکال کار کجاست. اگر در بوجود آمدن مشکل خود یا خانواده مان مقصر بودیم سعی می کنیم با برطرف کردن اشکال، مسئله را حل کنیم. اما اگر دیدیم حل مسئله از توان ما خارج است و یا اصلاً اشکال از ما نیست، تمام تلاش مان را برای پذیرفتن مسئله و کنار آمدن با آن بکار می بریم. به این ترتیب هم از خود خوری بیهوده خلاص می شویم و هم از دیگر جلوه ها و جنبه های شیرین زندگی لذت می بریم.حال به نظر شما کار کدام گروه بهتر است؟ مطمئنا شما هم با ما هم عقیده اید که گروه اول همیشه نگران و ناراحت و غمگین و افسرده خواهند بود و گروه دوم با ابتکار و خلاقیت و بهرهمند شدن از دیگر توانمندی هاى خود، شاد و با نشاط زندگى خواهند کرد و فعّال و سر زنده با همان امکانات و شرائط موجود، زندگى را بر خود سهل و آسان خواهند گرفت. حال شما می خواهید جزو کدام گروه باشید؟ انتخاب با خودتان است.
خواهر گرامی، توجه داشته باشید که در فرآیند ازدواج عوامل متعددی دخیل هستند. نجابت دختر و خانواده اش، قیافه ظاهری او و یا سن وی هر کدام تنها یکی از آن چند عامل می باشد که باید در کنار سایر عوامل در نظر گرفته شوند. لذا شایسته است با دیدی واقع بینانه به مسأله ازدواج بنگریم. اگر به فرض، صلاح ما در برآورده شدن حاجتمان نباشد، خداوند جبران می کند. در روایت آمده که اگر اجابت دعا به صلاح بنده نباشد، گناهی از او برداشته می شود و یا اگر گناهی نداشته باشد، درجه ای بر درجات او افزوده می شود. براستی آیا این، خود اجابت دعا نیست…نکته ای که گاهی برخی از جوانان علیرغم آشنایی داشتن با اهمیت آن به آن خیلی توجه نمی کنند که البته در بسیاری از مواقع برایشان تبدیل به یکی از بزرگترین موانع پیشرفت و عدم کسب موفقیت می شود عدم رضایت والدینشان از آنها و یا برخورد نامناسب آنها با پدر و مادرشان می باشد. در بسیاری از مشاوره ها از دوستانی که واقعاً علاقمند به رفع مشکل شان هستند می خواهیم که از پدر و مادرشان بخواهند تا برایشان دعا کنند و صد البته این درخواست به راحتی صورت نمی پذیرد، مگر با برقراری یک ارتباط صحیح عاطفی با والدین. مراقب باشید که در مقابل هر رفتاری از والدینتان، رفتار شما با ایشان آنقدر توأم با لطافت و مهربانی باشد که دعای خیرشان از اعماق وجودشان نثار لحظه لحظه زندگی تان شود و به این ترتیب از برکات این لطف خداوندی استفاده مفید کنید. از والدین تان بخواهید که برای گشایش در امر ازدواج تان برایتان دعا کنند. انشاالله اجابت می شود.
به دو نکته مهم زیر نیز توجه داشته باشید :
اولاً اجابت دعا همیشه آن نیست که خواسته انسان به همان گونه و در همان زمانی که توقع دارد، برآورده شود؛ گاهی انسان خواستههایی دارد که برآورده شدنی نیست، یا اگر مستجاب شود، به ضرر او یا دیگران است، و او نمیداند، یا اجابت دعا به مقدمات و شرایطی نیاز دارد که فراهم نیست، یا زمان آن هنوز فرا نرسیده و دهها دلیل و احتمال دیگر.
ثانیاً درست است که دعا براى فراهم شدن زمینه ازدواج با همسری شایسته از کارهای مستحب و مورد ترغیب است اما با دست روی دست گذاشتن و در خانه نشستن و فقط دعا کردن مشکلی حل نمی شود بنابراین ابتدا باید موانع ازدواج تان را شناسایی کرده و با تمام توان برای رفع آنها تلاش کنید و آنگاه در کنار آن از دعا هم غافل نشوید.همچنین شما برای رسیدن به یک ازدواج خوب می توانید در مکانهای سالم مثل مساجد و حسینیه ها در رفت و آمد باشید. در کانون های مذهبی فعالیت کنید و در مجالس مذهبی بیشتر شرکت کنید. افراد مؤمن اکثراً در این مکانها در رفت و آمد هستند. از این رو بستر مناسبی است، برای یک ازدواج مناسب.در کانون ها و مجالس زنانه بسیاری از مادران به دنبال همسر مناسب برای پسرهای خود هستند و شما میتوانید از این موقعیت ها استفاده کنید ، تا بیشتر دیده شوید ، هرچه در جامعه به صورت سالم رفت و آمد داشته باشید احتمال و شانس ازدواج شما افزایش پیدا میکند وشما میتوانید از مراکز مجاز همسریابی در شهر خود نیز بهره ببرید ، چنان که در تهران و اصفهان و کلان شهرها به دلیل عدم شناخت افراد بسیاری از ازدواج ها به این صورت شکل میگیرد.اگراحساس می کنید که در وضعیت ظاهری شما مشکلی مثل اضافه وزن وجود دارد، سعی کنید با داشتن اراده و و ورزش وزن خود را به تعادل برسانید. اینکار هم برای حفظ سلامتی شما خوب است و هم باعث جذب خواستگاران خواهد شد. امیدواریم با توکل به خداوند متعال و استعانت از اهل بیت علیهم السلام و عمل به راهکارهای ارائه شده همسری شایسته بیابید و زندگی بانشاط و موفقی در پیش رو داشته باشید.