پاسخ به شبهه موقتی بودن دین اسلام به دلیل تجدید رسالت بعد از هر شریعت
پرسش :
شبهه: بعد از هر شریعتی پیغمبرانی ظهور کردند و آنها را تبلیغ و ترویج و نگهبانی کردند اما بعد از اسلام حتی یک پیغمبر این چنینی ظهور نکرد. اگر اسلام دینی همیشگی است، پس چرا نبوّت های تبلیغی بعد از آن قطع...
پاسخ :
جواب شبهه:
یکی از علت های اصلی تجدید رسالت و ظهور پیغمبران بعد از هر شریعت، تحریف و تبدیل هایی است که در تعلیمات و کتب مقدس آن شرایع رُخ می داده (علتش هم آن است که بشر چند هزار سال قبل، نسبت به حفظ مواریث علمی و دینی ناتوان بوده است) اما کتاب قرآن که منبع تعلیمات دینی مسلمانان است، از این تحریف مصون مانده است همچنان که خداوند در قرآن وعدهی عدم تحریف را داده و می فرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» ما این قرآن را نازل کرده و خود ما آن را حفظ می کنیم. (1)
و همین امر (عدم تحریف احکام شریعت اسلام) باعث شده تا پیغمبر اسلام، خاتم النبییّن معرفی شود، همچنان که در آیهی 40 سورهی احزاب می فرماید: «مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ» یعنی محمد (صلّی الله علیه و آله و سلم) پدر هیچ یک از مردان شما نیست. همانا او فرستادهی خدا و پایان دهندهی پیامبران است.
واژهی خاتم به وسیله ای می گویند که با آن به چیزی پایان می دهند. به مُهری که پس از بسته شدن نامه بر روی آن می زدند، خاتم می گفتند و یا در زمان قدیم، افراد نام خود را روی نگین انگشتری نقش می کردند و همان را در پایان نامه ها می زدند. به همین جهت انگشتری را خاتم می گفتند.
خلاصهی جواب:
نبوّت های تبلیغی بعد از هر شریعتی، به خاطر تحریف کتاب آن شرایع بوده در حالی که اسلام شریعتی است که مطالب آن تا به حال تحریف نشده و الی یوم القیامه نیز تحریف نخواهد شد همچنان که خداوند وعده عدم تحریف را در قرآن داده است. به خاطر همین، دین اسلام پیغمبر خود را آخرین پیغمبر معرّفی کرده است و نیازی به نبوّت تبلیغی ندارد. (2)
ملاحظه:
عدّهای، به مانند فرقهی ضالّه بهائیّت، قائلند به این که «َ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ» در آیهی 40 سورهی احزاب به معنی «زینت پیغمبران» است چرا که واژهی خاتم (به فتح تاء) به معنی زینت است. بنابراین، رسول اکرم آخرین پیامبر نبوده و میرزا علی محمد باب که ما پیغمبرش می دانیم کاملاً بر حق بوده و این عقیده با این آیه نیز سازگار است!
اشتباه این فرقه ضالّه در آن است که نمی دانند وزن فاعل (به فتح تاء) مانند کلمهی قالب و خاتَم، در کلامِ عرب، اسم آلت است. بر همین اساس، کلمهی خاتم به وسیله و ابزاری می گویند که با آن به چیزی پایان می دهند و همچنان که شهید آیت الله دکتر مطهری (رحمه الله) فرمودند؛ به انگشتر به خاطر این که به وسیلهی آن به نامه پایان می دهند خاتَم می گویند نه این که به خاطر زینت بودنش خاتم بگویند!
پینوشتها:
1- سورهی حجر، آیه 9.
2- کتاب ختم نبوّت نوشته، متفکّر شهید آیت الله دکتر مطهری (رحمه الله).
منبع: پاسخ به شبهات اینترنتی (پاسخ به شبهاتی که سایت های ضد اسلامی و ضد شیعی منتشر کرده اند)، هادی کُردان، جلد اول، تهران: انتشارات شارق، چاپ پنجم، 1389ش.
جواب شبهه:
یکی از علت های اصلی تجدید رسالت و ظهور پیغمبران بعد از هر شریعت، تحریف و تبدیل هایی است که در تعلیمات و کتب مقدس آن شرایع رُخ می داده (علتش هم آن است که بشر چند هزار سال قبل، نسبت به حفظ مواریث علمی و دینی ناتوان بوده است) اما کتاب قرآن که منبع تعلیمات دینی مسلمانان است، از این تحریف مصون مانده است همچنان که خداوند در قرآن وعدهی عدم تحریف را داده و می فرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» ما این قرآن را نازل کرده و خود ما آن را حفظ می کنیم. (1)
و همین امر (عدم تحریف احکام شریعت اسلام) باعث شده تا پیغمبر اسلام، خاتم النبییّن معرفی شود، همچنان که در آیهی 40 سورهی احزاب می فرماید: «مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ» یعنی محمد (صلّی الله علیه و آله و سلم) پدر هیچ یک از مردان شما نیست. همانا او فرستادهی خدا و پایان دهندهی پیامبران است.
واژهی خاتم به وسیله ای می گویند که با آن به چیزی پایان می دهند. به مُهری که پس از بسته شدن نامه بر روی آن می زدند، خاتم می گفتند و یا در زمان قدیم، افراد نام خود را روی نگین انگشتری نقش می کردند و همان را در پایان نامه ها می زدند. به همین جهت انگشتری را خاتم می گفتند.
خلاصهی جواب:
نبوّت های تبلیغی بعد از هر شریعتی، به خاطر تحریف کتاب آن شرایع بوده در حالی که اسلام شریعتی است که مطالب آن تا به حال تحریف نشده و الی یوم القیامه نیز تحریف نخواهد شد همچنان که خداوند وعده عدم تحریف را در قرآن داده است. به خاطر همین، دین اسلام پیغمبر خود را آخرین پیغمبر معرّفی کرده است و نیازی به نبوّت تبلیغی ندارد. (2)
ملاحظه:
عدّهای، به مانند فرقهی ضالّه بهائیّت، قائلند به این که «َ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ» در آیهی 40 سورهی احزاب به معنی «زینت پیغمبران» است چرا که واژهی خاتم (به فتح تاء) به معنی زینت است. بنابراین، رسول اکرم آخرین پیامبر نبوده و میرزا علی محمد باب که ما پیغمبرش می دانیم کاملاً بر حق بوده و این عقیده با این آیه نیز سازگار است!
اشتباه این فرقه ضالّه در آن است که نمی دانند وزن فاعل (به فتح تاء) مانند کلمهی قالب و خاتَم، در کلامِ عرب، اسم آلت است. بر همین اساس، کلمهی خاتم به وسیله و ابزاری می گویند که با آن به چیزی پایان می دهند و همچنان که شهید آیت الله دکتر مطهری (رحمه الله) فرمودند؛ به انگشتر به خاطر این که به وسیلهی آن به نامه پایان می دهند خاتَم می گویند نه این که به خاطر زینت بودنش خاتم بگویند!
پینوشتها:
1- سورهی حجر، آیه 9.
2- کتاب ختم نبوّت نوشته، متفکّر شهید آیت الله دکتر مطهری (رحمه الله).
منبع: پاسخ به شبهات اینترنتی (پاسخ به شبهاتی که سایت های ضد اسلامی و ضد شیعی منتشر کرده اند)، هادی کُردان، جلد اول، تهران: انتشارات شارق، چاپ پنجم، 1389ش.