نماز؛ رشته وصل به خدا در همه حال
پرسش :
چرا نماز - حتی اگر با حضور قلب نخوانیم - باز هم یک آرامش خاطر و اطمینان خاصی به ما می دهد؟
پاسخ :
هم در روایات معصومین (علیهم السلام) و هم در تحقیقات علمی ثابت شده که نماز و نیایش، با آزادسازی آندورفینها و یادآوری پیوند انسان با خدا، تنشها را کاهش داده و روح را در مسیر آرامش قرار میدهد. این آرامش تنها حاصل معنویت نیست، بلکه تأثیری مستقیم بر اعصاب، قلب و عملکرد مغزی دارد.
«بدانید! نماز غذایی روحی و آسمانی است که خداوند برای زمینیان قرار داده است و آن را برای شایستگان رحمت خویش گوارا کرده است؛ خوراکی روحی و روانی که در هر شبانه روز پنج نوبت از آن تغذیه می کنند و ریشه می یابند.»(1)
۱- این موضوع از دید علم پزشکی ثابت و مطرح شده است که نماز و نیایش، به واسطه آزاد سازی «آندروفین ها»، موجب کاهش استرس و فشار روانی می شود.
۲- به تجربه ثابت شده که خواندن پروردگار، با اسمای حسنای او، تلاوت قرآن، اذکار و تکرار تسبیحات، آرامش بخش و برطرف کننده مشکلات روانی و روحی بوده است.
۳- الکسیس کارل نوشته است: «نیایش علاوه بر این که آرامش به وجود می آورد، به طور کامل و صحیحی در فعالیت های مغزی انسان، یک نوع شکفتگی و انبساط باطنی ایجاد کرده، انگیزه قهرمانی و دلاوری را تحریک می کند»(2).
۴- دیل کارنگی می نویسد: «توسل به خدا و نیایش، سه اصل روان شناسی را که همه به آن نیازمندند در انسان زنده می کند:
یک) دعا و نیایش به ما کمک می کند تا ناراحتی ها و گرفتاری ها را هنگام دعا بر زبان آوریم و آنها را حل کنیم. کسانی که در هر حالی نماز می خوانند - حتی بدون حضور قلب - پایبندی خود را به یکی از واجبات مهم الهی، نشان می دهند و این خود حاکی از روحیه تعبد و بندگی در آنان است. چنین افرادی کم کم شاهد آثار و برکات نماز در زندگی خود خواهند بود.
ضرورت نماز در حفظ حیات روحی انسان و برقراری ارتباط او با خداوند متعال؛ مانند غذایی است که انسان مریض، برخلاف میلش می خورد تا نیرویش را حفظ کند و زنده بماند. نماز پل ارتباط انسان با خدا است و نباید در هیچ حالی خراب شود؛ زیرا انسان را کم کم به خدا نزدیک می سازد.
نماز معجون شگفتی است که حتی پیکر و ظاهر آن - هر چند بدون حضور قلب باشد - باز دارای اثر ویژه خود است که هرگز با چیزهای دیگر حاصل نمی شود. همین نماز بی حضور، با تصمیم، تمرین، حوصله و استمداد از خدا و توسل به اولیای او، می تواند به نماز آکنده از حضور و لذت تبدیل گردد.
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) نماز را به چشمه آبی تشبیه فرمودند که در شبانه روز، پنج نوبت انسان خود را در آن شستشو می دهد که دیگر چرک و آلودگی در بدن او نمی نماند.
نماز، نمازگزار را از اضطراب و دغدغه دور نگه می دارد و به او آرامش روح و روان می بخشد. بر اثر این آرامش روانی، اعصاب، قلب و دیگر اندام های بدن نیز به راحتی و آرامش می رسند.
نماز یاد خدا است و یاد خدا- در هر حالی- قلب را مطمئن می سازد و انواع بیماری هایی را که نفوس انسان ها به آن گرفتار است، معالجه می کند.
دو) بر اثر نیایش احساس می کنیم، شریکی برای غم خود یافته ایم و تنها نیستیم.
سه) دعا و نیایش انسان را به کار وکوشش وامی دارد و وقتی هدف برای خداوند متعال شد، اولین قدم برداشته شده است.(3)
پس روشن می شود که نماز به خودی خود، دارای نیروی عظیمی است که در روح و روان انسان تأثیر می گذارد و به او آرامش و اطمینان می بخشد و از مفاسد و گناهان دور می سازد.
این آرامش باعث کاهش اضطراب، افزایش احساس امنیت و آمادهسازی قلب و ذهن برای حضور واقعی در آینده میشود. به مرور زمان، همان نماز ظاهری میتواند با تقویت علاقه، تمرین و استعانت از خدا، تبدیل به نمازی آمیخته با لذت و حضور قلب گردد.
پینوشتها:
1. مستدرک الوسائل، ج 1، ص 170.
2. نیایش، ص 11.
3. آیین زندگی، ص 242.
منبع: یکصد و ده پرسش و پاسخ درباره نماز، مجتبی کلباسی، تهران: انتشارات ستاد اقامه نماز، چاپ: اول، زمستان 1386.
مقدمه:
شاید این پرسش برای بسیاری پیش بیاید که چگونه نماز - حتی بدون حضور قلب کامل - میتواند آرامش و اطمینان درونی برای انسان ایجاد کند؟ حقیقت این است که نماز، فراتر از یک عمل عبادی صرف، یک غذای روحی و معجون آسمانی است که حتی ظاهر و قالب آن اثرگذار است.هم در روایات معصومین (علیهم السلام) و هم در تحقیقات علمی ثابت شده که نماز و نیایش، با آزادسازی آندورفینها و یادآوری پیوند انسان با خدا، تنشها را کاهش داده و روح را در مسیر آرامش قرار میدهد. این آرامش تنها حاصل معنویت نیست، بلکه تأثیری مستقیم بر اعصاب، قلب و عملکرد مغزی دارد.
نماز غذایی روحی و آسمانی
در روایتی آمده است:«بدانید! نماز غذایی روحی و آسمانی است که خداوند برای زمینیان قرار داده است و آن را برای شایستگان رحمت خویش گوارا کرده است؛ خوراکی روحی و روانی که در هر شبانه روز پنج نوبت از آن تغذیه می کنند و ریشه می یابند.»(1)
از نظر علمی نیز توجه به چند نکته مفید است:
۱- این موضوع از دید علم پزشکی ثابت و مطرح شده است که نماز و نیایش، به واسطه آزاد سازی «آندروفین ها»، موجب کاهش استرس و فشار روانی می شود.
۲- به تجربه ثابت شده که خواندن پروردگار، با اسمای حسنای او، تلاوت قرآن، اذکار و تکرار تسبیحات، آرامش بخش و برطرف کننده مشکلات روانی و روحی بوده است.
۳- الکسیس کارل نوشته است: «نیایش علاوه بر این که آرامش به وجود می آورد، به طور کامل و صحیحی در فعالیت های مغزی انسان، یک نوع شکفتگی و انبساط باطنی ایجاد کرده، انگیزه قهرمانی و دلاوری را تحریک می کند»(2).
۴- دیل کارنگی می نویسد: «توسل به خدا و نیایش، سه اصل روان شناسی را که همه به آن نیازمندند در انسان زنده می کند:
یک) دعا و نیایش به ما کمک می کند تا ناراحتی ها و گرفتاری ها را هنگام دعا بر زبان آوریم و آنها را حل کنیم. کسانی که در هر حالی نماز می خوانند - حتی بدون حضور قلب - پایبندی خود را به یکی از واجبات مهم الهی، نشان می دهند و این خود حاکی از روحیه تعبد و بندگی در آنان است. چنین افرادی کم کم شاهد آثار و برکات نماز در زندگی خود خواهند بود.
ضرورت نماز در حفظ حیات روحی انسان و برقراری ارتباط او با خداوند متعال؛ مانند غذایی است که انسان مریض، برخلاف میلش می خورد تا نیرویش را حفظ کند و زنده بماند. نماز پل ارتباط انسان با خدا است و نباید در هیچ حالی خراب شود؛ زیرا انسان را کم کم به خدا نزدیک می سازد.
نماز معجون شگفتی است که حتی پیکر و ظاهر آن - هر چند بدون حضور قلب باشد - باز دارای اثر ویژه خود است که هرگز با چیزهای دیگر حاصل نمی شود. همین نماز بی حضور، با تصمیم، تمرین، حوصله و استمداد از خدا و توسل به اولیای او، می تواند به نماز آکنده از حضور و لذت تبدیل گردد.
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) نماز را به چشمه آبی تشبیه فرمودند که در شبانه روز، پنج نوبت انسان خود را در آن شستشو می دهد که دیگر چرک و آلودگی در بدن او نمی نماند.
نماز، نمازگزار را از اضطراب و دغدغه دور نگه می دارد و به او آرامش روح و روان می بخشد. بر اثر این آرامش روانی، اعصاب، قلب و دیگر اندام های بدن نیز به راحتی و آرامش می رسند.
نماز یاد خدا است و یاد خدا- در هر حالی- قلب را مطمئن می سازد و انواع بیماری هایی را که نفوس انسان ها به آن گرفتار است، معالجه می کند.
دو) بر اثر نیایش احساس می کنیم، شریکی برای غم خود یافته ایم و تنها نیستیم.
سه) دعا و نیایش انسان را به کار وکوشش وامی دارد و وقتی هدف برای خداوند متعال شد، اولین قدم برداشته شده است.(3)
پس روشن می شود که نماز به خودی خود، دارای نیروی عظیمی است که در روح و روان انسان تأثیر می گذارد و به او آرامش و اطمینان می بخشد و از مفاسد و گناهان دور می سازد.
نتیجهگیری:
نماز - حتی اگر خالی از حضور قلب باشد - پل ارتباطی پایدار میان انسان و خدا باقی میماند و مانند غذایی که بیمار برای حفظ جان خود میخورد، نیروی حیات روحی را حفظ میکند. شکل و ظاهر نماز، با اذکار، تسبیحات و یاد خدا، زمینه آرامش روانی و ثبات فکری را فراهم میآورد.این آرامش باعث کاهش اضطراب، افزایش احساس امنیت و آمادهسازی قلب و ذهن برای حضور واقعی در آینده میشود. به مرور زمان، همان نماز ظاهری میتواند با تقویت علاقه، تمرین و استعانت از خدا، تبدیل به نمازی آمیخته با لذت و حضور قلب گردد.
پینوشتها:
1. مستدرک الوسائل، ج 1، ص 170.
2. نیایش، ص 11.
3. آیین زندگی، ص 242.
منبع: یکصد و ده پرسش و پاسخ درباره نماز، مجتبی کلباسی، تهران: انتشارات ستاد اقامه نماز، چاپ: اول، زمستان 1386.