دلایل بیمیلی به نماز؛ چرا برخی افراد به عبادت بیعلاقه میشوند؟
پرسش :
علل بی رغبتی برخی افراد به نماز چیست؟
پاسخ :
بی رغبتی و ترک نماز علل متعددی دارد؛ از جمله:
1- عدم آشنایی با فلسفه نماز.
2- احساس تحجر و عقب ماندگی (تحت تأثیر تبلیغات غرب و غربزدگان).
3- تنبلی و تن پروری.
4- مسامحه کاری.
5- احساس خودنمایی و ریاکاری.
6- احساس بی فایده بودن نماز به علت گناهکار بودن.
7- تربیت نادرست خانواده.
8- محیط و اجتماع فاسد.
9- دوست فاسد.
10- برخوردهای نامناسب افراد.
شخصی که در خواندن نماز سستی می کند و به آن بی رغبت است، باید به عوامل یاد شده توجه کند و سپس به درمان وبرطرف کردن آن اقدام نماید؛ مثلا اگر دوست فاسد، عامل ترک نماز است، باید رابطه با او را کاملاً قطع کند و اگر با فلسفه نماز آشنایی ندارد؛ به مطالعه و تفکر در اسرار و فلسفه های نماز بپردازد. البته در هر مورد، بایستی درمان مناسب آن را به کار گرفت.1
از مهمترین علل بیمیلی به نماز، عدم آشنایی با فلسفه و اسرار نماز است؛ وقتی انسان هدف و آثار روحی و اجتماعی نماز را نداند، انگیزه برای انجام آن هم کاهش مییابد. از سوی دیگر، متاسفانه موج تبلیغات منفی و غربگرایانه، نماز و عبادت را رفتاری خشک، سنتی و متعلق به گذشته جلوه میدهد؛ امری که میتواند جوانان را دچار احساس تحجر یا عقبماندگی کند و پیوند عاطفی آنان را با عبادت سست نماید.
در کنار این مسائل، ریشههایی مانند تنبلی، راحتطلبی، یا مسامحهکاری، راه را برای ترک نماز هموار میکند. برخی نیز به دلیل سابقه گناه، یا احساس ریا در انجام عبادت، دچار سرخوردگی شده و تصور میکنند نماز نزد پروردگار پذیرفته نیست؛ حال آنکه اثر معنوی نماز حتی برای گناهکارترین بندگان نیز شفابخش و تحولآفرین است.
تربیت خانوادگی، محیط اجتماعی، دوستان و گروه همسالان نیز نقشی محوری در ترویج یا تضعیف نماز دارند. خانوادهای که اهمیت معنویت را به فرزندان نیاموزد، یا اجتماعی که نماز و ارزشهای دینی را کوچک بشمارد، زمینه را برای بیتفاوتی بذر میافکند. همچنین، برخوردهای نادرست و غیرجذاب برخی نمازگزاران یا مسؤلان دینی، میتواند موجب گریز افراد از نماز شود.
برای درمان این بیمیلی، نخست باید علت ریشهای آن شناسایی شود؛ به عنوان نمونه، اگر بیمیلی ناشی از دوستی با افراد منحرف است، باید آگاهانه از چنین روابطی فاصله گرفت. اگر عدم شناخت فلسفه نماز عامل اصلی است، مطالعات دینی و گفتگو با افراد آگاه راهگشا خواهد بود. همچنین، تحریک انگیزهها با تاکید بر آثار تربیتی و معنوی نماز، استفاده از روشهای تشویقی، و ایجاد بسترهای مناسب خانوادگی و اجتماعی، میتواند زمینه گرایش به نماز و لذت حضور در پیشگاه الهی را تقویت کند.
در پایان باید گفت که راه درمان بیرغبتی به نماز، صرفا ارائه توصیهها یا تکرار دستورات دینی نیست؛ بلکه نیازمند واکاوی دقیق، اصلاح زیرساختهای فکری و روانی فرد، شناخت علل زمینهای، تقویت پیوندهای معنوی، و الگوسازی صحیح در محیط خانواده و اجتماع است. بر این اساس، رویکردی چندبُعدی و برنامهریزیشده که هم بُعد معرفتی و هم بُعد عاطفی و عملی را در بر گیرد، میتواند به تدریج انگیزه و رغبت نسبت به نماز را در دلها زنده کند و ثمرات آن را در سبک زندگی فردی و اجتماعی بنمایاند.
* مطالعه آیات قرآن و احادیث اهل بیت (علیهم السلام) در مورد ارزش نماز.
* شرکت در جلسات تفسیر و تحلیل معارف نماز.
* دعوت به نماز با زبان محبت و ایجاد فضای معنوی (مثلاً با پخش صوت اذان یا قرائت دلنشین).
* تبیین نماز بهعنوان فرصت گفتگو و راز و نیاز با خالق مهربان.
* فراهم کردن فضایی شاد، زیبا و آرام برای نماز خواندن در خانه یا محل کار.
* نقش خانواده و دوستان در ایجاد رغبت و همراهی در نماز.
* شروع تدریجی و افزایش کیفیت و حضور قلب، حتی اگر ابتدا کم باشد.
* ایجاد عادتهای معنوی کوچک مانند شکرگزاری یا دعا پیش و پس از نماز.
* کمک گرفتن از مشاور معنوی یا استاد اخلاق برای تقویت روحیه معنویت.
* یادآوری موفقیتها و تغییرات مثبت حاصل از نماز در زندگی فرد.
* ارتباط دادن نماز با اهداف مثبت زندگی؛ مثلاً دعا برای موفقیت، رفع نگرانیها و تقویت اراده.
پینوشتها:
1. یکصد و ده پرسش و پاسخ درباره نماز، مجتبی کلباسی، تهران: انتشارات ستاد اقامه نماز، چاپ: اول، زمستان 1386.
2. شرح اختصاصی این مطلب توسط کارشناس مذهبی راسخون نوشته شده است.
نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
بی رغبتی و ترک نماز علل متعددی دارد؛ از جمله:
1- عدم آشنایی با فلسفه نماز.
2- احساس تحجر و عقب ماندگی (تحت تأثیر تبلیغات غرب و غربزدگان).
3- تنبلی و تن پروری.
4- مسامحه کاری.
5- احساس خودنمایی و ریاکاری.
6- احساس بی فایده بودن نماز به علت گناهکار بودن.
7- تربیت نادرست خانواده.
8- محیط و اجتماع فاسد.
9- دوست فاسد.
10- برخوردهای نامناسب افراد.
شخصی که در خواندن نماز سستی می کند و به آن بی رغبت است، باید به عوامل یاد شده توجه کند و سپس به درمان وبرطرف کردن آن اقدام نماید؛ مثلا اگر دوست فاسد، عامل ترک نماز است، باید رابطه با او را کاملاً قطع کند و اگر با فلسفه نماز آشنایی ندارد؛ به مطالعه و تفکر در اسرار و فلسفه های نماز بپردازد. البته در هر مورد، بایستی درمان مناسب آن را به کار گرفت.1
شرح دلایل بیمیلی به نماز
نماز به عنوان ستون دین و مهمترین عبادت در فرهنگ اسلامی، همواره نقش کلیدی در رشد معنوی، اخلاقی و اجتماعی انسانها داشته است. با این حال، مشاهده میشود که برخی افراد با وجود آگاهی از اهمیت نماز، نسبت به انجام آن بیرغبت هستند یا گاهی آن را متاسفانه ترک میکنند. واکاوی این بیمیلی، ما را به مجموعهای از عوامل روانی، اجتماعی، تربیتی و حتی عقیدتی میرساند که هر یک باید شناسایی و بهدرستی درمان شود.از مهمترین علل بیمیلی به نماز، عدم آشنایی با فلسفه و اسرار نماز است؛ وقتی انسان هدف و آثار روحی و اجتماعی نماز را نداند، انگیزه برای انجام آن هم کاهش مییابد. از سوی دیگر، متاسفانه موج تبلیغات منفی و غربگرایانه، نماز و عبادت را رفتاری خشک، سنتی و متعلق به گذشته جلوه میدهد؛ امری که میتواند جوانان را دچار احساس تحجر یا عقبماندگی کند و پیوند عاطفی آنان را با عبادت سست نماید.
در کنار این مسائل، ریشههایی مانند تنبلی، راحتطلبی، یا مسامحهکاری، راه را برای ترک نماز هموار میکند. برخی نیز به دلیل سابقه گناه، یا احساس ریا در انجام عبادت، دچار سرخوردگی شده و تصور میکنند نماز نزد پروردگار پذیرفته نیست؛ حال آنکه اثر معنوی نماز حتی برای گناهکارترین بندگان نیز شفابخش و تحولآفرین است.
تربیت خانوادگی، محیط اجتماعی، دوستان و گروه همسالان نیز نقشی محوری در ترویج یا تضعیف نماز دارند. خانوادهای که اهمیت معنویت را به فرزندان نیاموزد، یا اجتماعی که نماز و ارزشهای دینی را کوچک بشمارد، زمینه را برای بیتفاوتی بذر میافکند. همچنین، برخوردهای نادرست و غیرجذاب برخی نمازگزاران یا مسؤلان دینی، میتواند موجب گریز افراد از نماز شود.
برای درمان این بیمیلی، نخست باید علت ریشهای آن شناسایی شود؛ به عنوان نمونه، اگر بیمیلی ناشی از دوستی با افراد منحرف است، باید آگاهانه از چنین روابطی فاصله گرفت. اگر عدم شناخت فلسفه نماز عامل اصلی است، مطالعات دینی و گفتگو با افراد آگاه راهگشا خواهد بود. همچنین، تحریک انگیزهها با تاکید بر آثار تربیتی و معنوی نماز، استفاده از روشهای تشویقی، و ایجاد بسترهای مناسب خانوادگی و اجتماعی، میتواند زمینه گرایش به نماز و لذت حضور در پیشگاه الهی را تقویت کند.
در پایان باید گفت که راه درمان بیرغبتی به نماز، صرفا ارائه توصیهها یا تکرار دستورات دینی نیست؛ بلکه نیازمند واکاوی دقیق، اصلاح زیرساختهای فکری و روانی فرد، شناخت علل زمینهای، تقویت پیوندهای معنوی، و الگوسازی صحیح در محیط خانواده و اجتماع است. بر این اساس، رویکردی چندبُعدی و برنامهریزیشده که هم بُعد معرفتی و هم بُعد عاطفی و عملی را در بر گیرد، میتواند به تدریج انگیزه و رغبت نسبت به نماز را در دلها زنده کند و ثمرات آن را در سبک زندگی فردی و اجتماعی بنمایاند.
راهکارهای تقویت انگیزه و رغبت به نماز
۱. شناخت و معرفتبخشی
* آگاهیبخشی درباره فلسفه، آثار فردی و اجتماعی و نقش معنوی نماز در زندگی.* مطالعه آیات قرآن و احادیث اهل بیت (علیهم السلام) در مورد ارزش نماز.
* شرکت در جلسات تفسیر و تحلیل معارف نماز.
۲. تقویت پیوند عاطفی و شخصی با نماز
* تجربه حضور قلب و توجه در نماز با تمرینات مراقبه و حضور ذهن.* دعوت به نماز با زبان محبت و ایجاد فضای معنوی (مثلاً با پخش صوت اذان یا قرائت دلنشین).
* تبیین نماز بهعنوان فرصت گفتگو و راز و نیاز با خالق مهربان.
۳. الگوسازی و تاثیر محیط
* الگوبرداری از شخصیتهای موفق و معنوی که به نماز اهمیت میدهند.* فراهم کردن فضایی شاد، زیبا و آرام برای نماز خواندن در خانه یا محل کار.
* نقش خانواده و دوستان در ایجاد رغبت و همراهی در نماز.
۴. برنامهریزی و عادتسازی تدریجی
* تعیین زمان و مکان ثابت برای نماز خواندن و پایبندی به آن.* شروع تدریجی و افزایش کیفیت و حضور قلب، حتی اگر ابتدا کم باشد.
* ایجاد عادتهای معنوی کوچک مانند شکرگزاری یا دعا پیش و پس از نماز.
۵. پاسخ به شبهات و رفع موانع ذهنی
* گفتگو با افراد مطلع برای حل تردیدها و سوالات و شبهات اعتقادی یا فلسفی درباره نماز.* کمک گرفتن از مشاور معنوی یا استاد اخلاق برای تقویت روحیه معنویت.
۶. تشویق و پاداش دادن به خود یا دیگران
* تعیین پاداشهای معنوی یا حتی دنیوی برای تداوم در نماز.* یادآوری موفقیتها و تغییرات مثبت حاصل از نماز در زندگی فرد.
۷. توجه به آثار روانی و آرامشبخش نماز
* تجربه عملی تاثیر نماز بر آرامش، کاهش اضطراب و افزایش امید.* ارتباط دادن نماز با اهداف مثبت زندگی؛ مثلاً دعا برای موفقیت، رفع نگرانیها و تقویت اراده.
جمعبندی و نکات تکیملی:
در یک نگاه کلان، بیرغبتی یا کمرغبتی نسبت به نماز، پدیدهای تکعلّتی نیست و برای رفع آن نیز نمیتوان به نسخههای ساده و کوتاهمدت بسنده کرد. بلکه این مسأله، ریشه در عوامل فرهنگی، تربیتی، خانوادگی، روانشناختی و حتی شرایط اجتماعی فرد دارد. بنابراین، راهکارهای افزایش انگیزه و رغبت به نماز نیز باید جامع، عمیق، تدریجی و هدفمند باشد.۱. پرورش اندیشه و معرفت
گام نخست، عمقبخشی به معرفت و فهم نسبت به حقیقت نماز است؛ چراکه انجام هر عمل عبادی بدون فهم فلسفه و پیامدهای آن، در نهایت به سردی و تکلّف میانجامد. وقتی فرد با دلایل قرآنی و روایی آشنا شود و بداند نماز چیست، چرا واجب شده و چه آثار فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد، انگیزه او برای ارتباط با نماز عمیقتر میشود.۲. تجربه قلبی و معنوی
انگیزه حقیقی زمانی ایجاد میشود که فرد لذت معنوی و آرامش روحی نماز را در قلب و جان خود تجربه کند. این مهم، علاوه بر ایجاد فضای معنوی و پاک، نیازمند تمرین حضور قلب، مراقبه پیش از نماز و تلاش برای گفتگوی عاشقانه با خداوند است. تکرار این تجربهها به تدریج انگیزه درونی و اشتیاق واقعی را فراهم میسازد.۳. اصلاح محیط و نقش الگوسازی
فضای خانه، مدرسه و جامعه باید نمازمحور باشد؛ یعنی علاقه و حسرت نسبت به نماز در فضای پیرامونی تبلور پیدا کند. الگوسازی، مخصوصاً در سنین کودکی و نوجوانی، بسیار مؤثر است؛ مشاهده والدین یا معلم نمازگزار، و وجود الگوهای مثبت در رسانهها و اجتماع، تأثیری عمیق بر ذهن افراد و گرایش آنها به نماز دارد.۴. رفع موانع، پاسخ به شبهات و فراهم ساختن انگیزههای فردی
بسیاری از سردیها نسبت به نماز، به دلیل وجود سوالات و برداشتهای نادرست یا تجربههای منفی گذشته است. رفع این موانع با جلسات پرسش و پاسخ، گفتگو با مشاوران متدین، روشنگری عالمانه و حتی تجربهی تعلیم چهره به چهره میتواند راهگشا باشد. همچنین توجه به پاداشهای معنوی و مادی (در حد معقول)، میتواند آغازگر حرکت باشد تا زمانی که انگیزه عمیق و خودجوش درونی شکل بگیرد.۵. برنامهریزی تدریجی و مثبتنگر
ایجاد عادت نماز، مانند پرورش هر فضیلت دیگری، نیازمند تکرار، صبر و تدریج است. نباید انتظار داشت یک شبه، فردی بیمیل به نماز به انسانی عاشق نماز تبدیل شود. توجه به رشد تدریجی کیفیت نماز و گام به گام بالا بردن حضور قلب و فهم عبارات، همراه با یادداشت تحولات روحیِ پس از نماز، نویدبخش آیندهای روشنتر خواهد بود.۶. پیوند دادن نماز با نیازها و آرمانهای فردی
اگر نماز به عنوان یک ضرورت صرف و تکلیف خشک مطرح شود، کمتر جذابیت خواهد داشت. اما اگر نماز را به عنوان راهی برای ارتباط با بزرگترین قدرت عالم، پناه گرفتن از اضطرابها، دعا برای مشکلات شخصی و خانوادگی و سرمایهگذاری برای آرامش و موفقیت معرفی کنیم، رغبت و انگیزه بیشتر میشود.۷. بهرهگیری از ابزارهای هنری، رسانهای و جمعی
امروزه استفاده از فضای مجازی، هنر، ادبیات و رسانههای جمعی در تبیین، تبلیغ و جذابسازی نماز اهمیت فوقالعادهای دارد. داستانگویی، شعر، فیلم کوتاه، تصاویر زیبا، خاطرات انگیزاننده و محافل جمعی نقش مهمی در تحریک احساسات مثبت نسبت به نماز دارند.نتیجه نهایی:
ایجاد و تقویت رغبت به نماز فرآیندی چندبُعدی و نیازمند همکاری خانواده، مدرسه، نهادهای فرهنگی، و خود فرد است. مهمتر از همه، باید بدانیم که دین و نماز، اگر با محبت، فهم عمیق، تجربه فانوسوار معنویت و بدون تحمیل و جبر ارائه شود، میتواند در قلبها جای بگیرد و باقی بماند. تنها در این صورت است که انسان نه تنها به نماز پایبند خواهد ماند، بلکه آن را مایه حیات معنوی، رشد شخصی و سعادت دنیوی و اخروی خود خواهد دانست.2پینوشتها:
1. یکصد و ده پرسش و پاسخ درباره نماز، مجتبی کلباسی، تهران: انتشارات ستاد اقامه نماز، چاپ: اول، زمستان 1386.
2. شرح اختصاصی این مطلب توسط کارشناس مذهبی راسخون نوشته شده است.
نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون