The current route :
خرافه نحوست سیزده فروردین
نحوه ثبت نام دانشگاه آزاد
تجربه ها و توصیه های وکیل دادگستری
نقش و کارکرد وقف در سرمایهگذاری برای تولید
فلسفه عید فطر در آیینه احادیث نبوی و علوی
نحوه ثبت نام ثنا در خارج از کشور
نحوه ثبت نام تلفن ثابت اینترنتی
استفاده از وقف در سرمایهگذاری برای تولید؛ راه حلی پایدار در اقتصاد اسلامی
خوشنویسان اهل قم
نحوه ثبت نام تعویض پلاک
داستانی درباره ماه رمضان به قلم محمد امیری
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
احکام روزه بیماران و ناتوانان از نظر آیت الله خامنه ای
احکام روزه مسافر آیت الله خامنه ای
نحوه خواندن نماز والدین
گیاه بیلهر خواص و عوارضی دارد؟
هنگام سجده واجب چه ذکری بگوییم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟

خروس بر تخت تزار
سالها پیش در دهكدهی كوچك دور افتادهای پیرمردی با زن پیر خود زندگی میكرد. پیرمرد خروسی داشت و پیرزن مرغی كه هر روز تخم میگذاشت.

مردی كه از جهان دیگر برگشته بود
یكی از روزهای گرم تابستان بود. تركی با زنش از پگاه تا نیمروز در كشتزار ذرت خود كار كرده بود. كمر هر دو، كه در زیر بار كار خم شده بود، درد میكرد. عرق از سر و رویشان بر زمین خشك میچكید و هوا در برابر دیدگان...

هركه گول بزند گول میخورد
بانو و آقای «كُندرفتار» در جزیرهی زیبایی، میان آبهای تند و زرین رود زرد، خانه داشتند. خانه را چنان ساخته و مرتب كرده بودند كه در آن از هر حیث در آسایش بودند. خانه نه از لحاظ خزهیتر و چسبناك كه میبایست...

ختمی ارغوانی
وقتی، در پایتخت چین زنی زندگی میكرد كه نظركرده و مورد لطف بودا بود. دست به هر كاری میزد توفیق مییافت. خانهاش پاكیزهترین و آرامترین خانههای شهر بود. كودكانش بیمار نمیشدند و شوهرش به محض فراغت یافتن...

سه نادانی
در یكی از بخشهای دورافتادهی كشور چین، در دل یكی از جنگلهای اسرارآمیز، كه پرستشگاهی از سنگهای خارا، آراسته به تندیسهایی غول آسا، در میان درختان سر به فلك كشیدهی آن نهان شده بود، پرندهی زیبا پر و...

یاران یكدل
در سرزمین برفها، در یكی از درههای خلوت و سنگلاخ دامنهی هیمالیا، مردی پاك دل و خردمند به سر میبرد. او «لاما» یكی از راهبان بودایی بود. لاما مردی سال خورده و دنیادیده و سرد و گرم روزگار چشیده و دانشمند...

پیمان دوستی
موشی یكه و تنها در سوراخ تخته سنگی به سر میبرد. آن سوراخ، هم خانه و نشیمن او بود و هم انبار آذوقهی او. چون از گردش و تكاپو برای به دست آوردن طعمه و دانه به لانهی خویش بازمی گشت و چشمش به مدخل آن میافتاد،...

ساكراشاه
در روزگاران پیشین، شاهی بود بسیار خوش خوی و مهربان كه او را «ساكرا» میخواندند. ساكرا نام یكی از مظاهر بیشمار بودا در روی زمین است. ملت چندان مهربانی و مروت و فتوت از آن شاه دیده بود كه لقب ساكرا به وی...

برگزیده
روزی پرندگان بر قلهی كوهی گرد آمدند و انجمن كردند. در آن انجمن از هر نوع پرنده، از عقاب تیزپر بلند پرواز تا بلبل خاكستری رنگ خوش آواز، دیده میشد و بال و پر گونهگون آنان در كنار هم چنان آمیختگی شگرف...

راستگویی
مردی بود «آكرا-فو» نام كه هرگز دهان به گفتن حقیقت نمیگشود و سخن راست بر زبان نمیراند و همهی كارها و اندیشهها حتی طبیعیترین اعمال روزانهی خود را، كه كسی نمیتوانست كوچكترین ایرادی بر آنها بگیرد،...