0
The current route :
دورگه ی کوردوبا داستان

دورگه ی کوردوبا

دویست سال پیش در شهر کوردوبا زن دو رگه ای به سر می برد که مردمان او را جادوگر می پنداشتند. او زنی بسیار زیبا بود و از این روی خواستگاران بسیار داشت. لیکن هیچ یک از آنان جرئت نمی کرد برود و به زنی ابراز...
شب عید ذرت داستان

شب عید ذرت

در کرانه های پاپالوآپام شب عید سال نو فرارسیده بود. من مهمان مودستوی پیر بودم. برای هواخواری بیرون آمده بودیم و دم در خانه ی کوچک او ایستاده بودیم. درخت نارگیل بزرگی شاخه های انبوه خود را در آسمانی
مرغِ کو داستان

مرغِ کو

دوستم ویسنت که دید من در میان هزاران ظرف سفالی شگفت انگیز و زیبای کارگاه او متحیر ایستاده ام و نمی توانم یکی از آنها را انتخاب کنم گفت: دوست من، تصمیم بگیرید و چون مرغ «کو» مباشید؟
آب «شوروبوسکو» داستان

آب «شوروبوسکو»

آب خون و مایه ی زندگی سرزمین مکزیک است. هرگاه آب نباشد سراسر کشور را در اندک مدتی بیابانی کاکتوس زار فرا می گیرد. از این روی دهکده ها زیر گرد و غباری زرد ناپدید می شود و چهارپایان و مردمان از گرسنگی و...
افسانه ی ماگویی داستان

افسانه ی ماگویی

ماگویی آگاو بزرگی است با برگ هایی به شکل تیغه ی شمشیر که در سراسر کشور مکزیک، هم در سردسیر می روید و هم در گرم سیر، هم در دشت و هم در کوهستان و چون دانه های زرین بلال از صدها سال پیش مورد استفاده
شاهین تیز پر داستان

شاهین تیز پر

چهار سال از روزی که کریستف کلمب پای در جزیره ی آنتیل ها نهاد، می گذشت؛ لیکن سرزمینی که وجود آن را حدس زده بود در پس افق پنهان بود. در سه هزار و دویست کیلومتری آنتیل ها، تنوک تیتلان، پای تخت سفید آزتک
عقاب و مار داستان

عقاب و مار

در میان قبیله هایی که به هنگام کوچیدن تولتکی ها عقب مانده بودند، هفت قبیله بودند که همیشه دور از دیگران می زیستند و آزتک نام داشتند. آنان به جنوب نرفتند. نخست در کشور «هفت غار» نشیمن گرفتند و سپس در نقطه...
بازگشت کوئتزالکواتل داستان

بازگشت کوئتزالکواتل

پس از آفرینش جهان کنونی، مردمان هزاران سال در استپ های شمال سرگردان بودند و در نادانی و وحشیگری به سر می بردند. جامه از پوست جانوران بر تن می کردند و هنر نوشتن و خواندن و راز آتش افروختن را نمی دانستند....
انجمن خدایان داستان

انجمن خدایان

در آغاز دو خدا بودند: یکی مرد که توناکاتکوتلی نام داشت و دیگری زن که توناکاسیهواتل نامیده می شد. آن دو با هم زناشویی کردند و چاقویی چخماقی به وجود آوردند. چاقو بر زمین افتاد و هزار و ششصد خدا از آن پدید...
داستانگویی (2) داستان

داستانگویی (2)

چنانکه در پیش گفتیم مردم از لحاظ توانایی داستانگویی با یکدیگر فرق دارند. به این معنا که بعضی جذاب و نشاط انگیز می گویند و عده ی دیگر ملال و خستگی ایجاد می کنند. این قدرت داستانگویی بر حسب نوع داستان نیز...