The current route :
جلسه اول تدریس چه بگوییم؟
حجاب اجباری: رضاخان، جمهوری اسلامی و یک سوال بیپاسخ؟
توصیه هایی برای پیشگیری از گرمازدگی در پیاده روی اربعین
پناه به عدل الهی: تحلیل فرازهای دعای چهاردهم صحیفه سجادیه با استناد به قرآن
آمین رب العالمین: حسن ختام دعا و تجلی فضل عظیم و قدرت الهی
قناعت و آرامش در سایه یقین: نسخهای برای مهار حرص و دلبستگی به دنیا
درس تسلیم و توکل: حکمت تأخیر انتقام از ظالم و یاری الهی
تجلی تسلیم و هدایت: رضایت به قضای الهی و طلب راه راست
تضرع برای تحقق وعده الهی: پرهیز ناامیدی از رحمت الهی و پنداشت ایمنی ظالم
توکل محض و امید به تغییر: توحید کامل در شکایت از سختیها و توکل
نحوه خواندن نماز امام سجاد(ع) برای گرفتن حاجت
چرا ابراهیم بن مالک اشتر به کمک امام حسین(ع) نیامد؟
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
پیش شماره شهر های استان گیلان
نحوه خواندن نماز والدین
بنی کلب و یاری سفیانی

سَحَر جانكاه
كاش امشب را سحرگاهى نبود صبح ماتمخيز و جانكاهى نبود كاش امشب آن جنايتكار را سوى محراب على راهى نبود كاش گم مىكرد راه كوفه را

راز شب
قرص خورشید از فراز نخلها لنگ لنگان سوی مغرب میخزید آسمان با رنگ گلگون افق خون شب را در فضا میگسترید

خون فَلَق
نيست جز بر اثر كوكبه طاعت حق كه به محراب شب تيره شود مه منشق اختر از ديده مهتاب چكد وقت سحر شب سيه پوش كند هيمنه خون شفق

چلچراغ اشک
اى آسمان غم زده، امشب، شب على است مطلوب اولياى خدا، مطلب على است
امشب به كوفه ديده بيدار اختران مثل هميشه محو نماز شب على است

تیغ جان ستان
ای تیغ جان ستان که شکستی سر مرا بنشاندهای به داغ پدر دختر مرا ای تیغ جانگداز چه بودی که زهر تو چون شمع آب کرد همه پیکر مرا

تسبیح زخمهای تو
تسبیح زخمهای تو تصویر میشود تا دانه دانه اشک تو زنجیر میشود اندوه کعبه بود، ترک خورد از غمت دارد به شکل قلب تو تصویر میشود

بال شوق
گذر دارد زمان بر جاده شب سوگوار امشب مه از غم كرده روى خويش پنهان در غبار امشب چه افتاده است يا رب در حريم گنبد گردون كه میريزند انجم اشك حسرت در كنار امشب

باز امشب منادی کوفه
باز امشب منادی کوفه، از امامی غریب میخواند گوشهی خانه دختری تنها، دارد اَمن یجیب میخواند مثل اینکه دوباره مثل قدیم، چشم اَز خون دل تری دارد این پرستار نازنین گویا، باز بیمار بستری دارد

امير دادگستر
از تيغ زهرآلود دژخيمى ستمگر محراب شد يادآور درياى احمر ديگر چه كس داد ضعيفان را ستاند افتاد از پا آن امير دادگستر شب باوران خورشيد را در خون كشيدند

امام عاشقان
شد امشب شمع جمع كودكان بينوا خاموش عدالت شد يتيم و گشت كانون وفا خاموش
ز بانگ قَدقُتِل جبريل آورده پيام خون شده نور هدى از صرصر جور و جفا خاموش به موج خون فتاده ناخداى كشتى عصمت ز طوفان بلا شد شمع فانوس...