آیا دانشجو و استاد هم که هفته‌ای دو یا سه روز بین دانشگاه و محل سکونت رفت و آمد می‌کنند و سفر، مقدمۀ شغلشان است کثیر السفر محسوب می‌شوند؟

آیا دانشجویی که برای تحصیل به مدت یک ترم یا بیش از آن، هفته‌ای یک یا دو روز به شهری که بیش از مسافت شرعی با وطنش فاصله دارد سفر می‌کند کثیر السفر محسوب می‌گردد؟

اگر محل دانشگاه نسبت به روستای دانشجو کمتر از چهار فرسخ باشد، ولی مرکز دوم دانشگاه (مثلاً کارگاه دانشگاه) بیشتر از مسافت شرعی است و دانشجو در ماه یکی دو بار به آن‌جا می‌رود، حکم نماز و روزه‌اش چیست؟

آیا محلی که شخص برای تحصیل در آن ساکن می‌شود؛ وطن وی محسوب می‌گردد یا خیر؟ مثلاً دانشجویی که در دانشگاه زنجان یا در شهر زنجان ساکن شده آیا نمازش تمام است یا شکسته؟

طلابی که برای تحصیل به قم آمده‌اند و چند سالی است که در قم زندگی می‌کنند و آینده نیز معلوم نیست که در کجا باشند، احتمال دارد در قم بمانند و احتمال دارد بروند، حکم نماز و روزۀ آن‌ها چگونه است؟

‌وطن حکمی چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد تا نماز در آن تمام باشد؟

اگر شخصی بدون قصد توطّن، مدت طولانی مانند ده سال در شهری بماند آیا آن شهر وطن او به شمار می‌آید؟ اساساً میزان برای صدق توطن چه مقدار است؟

الف) یک فرد چند وطن می‌تواند داشته باشد؟ ب) وطن مستجدی (اتخاذی) یعنی چه؟

این‌جانب در وطن اوّل و دوم طبق فتوای مرجع تقلید نماز را تمام می‌خوانم، آیا همسر و فرزندان من نیز در وطن دوم به تبع من باید نماز را تمام بخوانند؟

ساکنین روستای ما غالب فصول سال را در شهرهای همجوار با فاصلۀ بیش از مسافت شرعی زندگی می‌کنند و در آن شهرها خانۀ دوم و زندگی ثانوی دارند. آن‌ها فقط در ایّام تابستان به منطقۀ خود باز می‌گردند. بسیاری بدون...