The current route :
سعدی شیرازی
هفتهاي ميرود از عمر و به ده روز کشيد
هفتهاي ميرود از عمر و به ده روز کشيد شاعر : سعدي کز گلستان صفا بوي وفايي ندميد هفتهاي ميرود از عمر و به ده روز کشيد به همه عالمش از من نتوانند خريد آن که برگشت و...
سعدی شیرازی
آن که نقشي ديگرش جايي مصور ميشود
آن که نقشي ديگرش جايي مصور ميشود شاعر : سعدي نقش او در چشم ما هر روز خوشتر ميشود آن که نقشي ديگرش جايي مصور ميشود بي خلاف آن مملکت بر وي مقرر ميشود عشق داني چيست...
سعدی شیرازی
بخت اين کند که راي تو با ما يکي شود
بخت اين کند که راي تو با ما يکي شود شاعر : سعدي تا بشنود حسود و بر او ناوکي شود بخت اين کند که راي تو با ما يکي شود کاين رنج و سختيم همه پيش اندکي شود خونم بريز و بر...
سعدی شیرازی
هر لحظه در برم دل از انديشه خون شود
هر لحظه در برم دل از انديشه خون شود شاعر : سعدي تا منتهاي کار من از عشق چون شود هر لحظه در برم دل از انديشه خون شود از راه عقل و معرفتش رهنمون شود دل برقرار نيست که گويم...
سعدی شیرازی
آن که مرا آرزوست دير ميسر شود
آن که مرا آرزوست دير ميسر شود شاعر : سعدي وين چه مرا در سرست عمر در اين سر شود آن که مرا آرزوست دير ميسر شود ور به مثل پاي سعي در طلبت سر شود تا تو نيايي به فضل رفتن...
سعدی شیرازی
اي ساربان آهسته رو کرام جانم ميرود
اي ساربان آهسته رو کرام جانم ميرود شاعر : سعدي وان دل که با خود داشتم با دلستانم ميرود اي ساربان آهسته رو کرام جانم ميرود گويي که نيشي دور از او در استخوانم ميرود ...
سعدی شیرازی
سروبالايي به صحرا ميرود
سروبالايي به صحرا ميرود شاعر : سعدي رفتنش بين تا چه زيبا ميرود سروبالايي به صحرا ميرود کو به رامش کردن آن جا ميرود تا کدامين باغ از او خرمترست مرده ميگويد مسيحا...
سعدی شیرازی
در من اين عيب قديمست و به در مينرود
در من اين عيب قديمست و به در مينرود شاعر : سعدي که مرا بي مي و معشوق به سر مينرود در من اين عيب قديمست و به در مينرود کاين بلاييست که از طبع بشر مينرود صبرم از دوست...
سعدی شیرازی
هر که را باغچهاي هست به بستان نرود
هر که را باغچهاي هست به بستان نرود شاعر : سعدي هر که مجموع نشستست پريشان نرود هر که را باغچهاي هست به بستان نرود هرگزش گوشه خاطر به گلستان نرود آن که در دامنش آويخته...
سعدی شیرازی
هر که مجموع نباشد به تماشا نرود
هر که مجموع نباشد به تماشا نرود شاعر : سعدي يار با يار سفرکرده به تنها نرود هر که مجموع نباشد به تماشا نرود صبح صادق ندمد تا شب يلدا نرود باد آسايش گيتي نزند بر دل ريش...