The current route :
جاسوسی از طریق سایت کاریابی
اجاره مدارک هویتی یک عمل پرخطر
چرا ایران توان موشکی را کنار نمی گذارد؟
زینالعابدین محلاتی خوشنویس نامآور خط نسخ و رقاع
توصیههای امنیتی و انتظامی در شرایط جنگی
احمد نجفی زنجانی معصومی خوشنویس صاحب نام در انواع خطوط
حسن زرین قلم خوشنویس، تصویرگر و شاعر دوره قاجار
در اولین دیدار چه بگوییم
حسن زرینخط از سرآمدان خوشنویسی معاصر
محمود رفیقی نستعلیقنویس صاحبنام سده نهم هجری در هرات
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
پیش شماره شهر های استان تهران
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
طریقه خواندن نماز امام علی(ع) برای گرفتن حاجت
پیش شماره شهر های استان گیلان
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی

داستان کسی که در پی چیزی شگفت انگیز میگشت
خود زاتوف هم نمیدانست در پی چه میگردد و چه میخواهد اما میپنداشت که هرگاه آن را پیدا نکند نمیتواند آرام بگیرد و راحت بنشیند.

تنها سر
در دهکدهای مادری با هفت پسر خود به سر میبرد. نام آنان در افسانهها نمانده است و چه خوب زیرا نامهای مالگاشی بسیار دور و درازند و نوشتن آنها سخت و دشوار و خواندنشان دشوارتر است. تنها این را در افسانهها...

سه خواهر
پدر و مادرشان آنان را مافوکلی، فونی کلی و فوتسی کلی نام نهاده بودند و معنای این واژهها «سرخ کوچک» و «زمرد کوچک» و «سفید کوچک» است.

عروسی ریالی
ریالی جوانی بسیار زیبا و برازنده بود. پدر و مادرش آرزو داشتند که او هر چه زودتر زنی بگیرد، لیکن ریالی بسیار مشکل پسند بود و هر دختری را نمی پسندید. دربارهی یکی میگفت: «چشمانش درخشندگی ندارد.» دربارهی...

رامیکیلوک شاه
چند روز بود که زورق بر رود بزرگ میلغزید و مردان به آهنگ پاروهایی که بر آب میخوردند آواز میخواندند:

دختر آبها و ماهیگیر بینوا
مدتها پیش ماهیگیری رنسوا نام در دهکدهی «سه انبه» به سر میبرد. این دهکده عبارت از چند کلبهی فالفا یی بود که سه درخت کهن سال و عظیم انبه با برگهای تیرهی خود بر آنها سایه انداخته بودند.

رانورو
میگویند زازاواویندرانو ها، یعنی دختران آب، صدها سال پیش در عهد قوم افسانهای وازیمبا ها، که اجداد مالگاشیان بودهاند، زندگی میکردند.

مار هفت سر و سرسیمین
اما گوش کنید تا به شما بگویم که مار هفت سر مدتی پس از بلعیدن ثروتهای آندریامباهواکا چگونه مرد. روزی رنیتسیمامانگا با این مار هراس انگیز اختلافی پیدا کرد. در قصه فراموش کردهاند سبب این اختلاف را بگویند...

دو آندریامبا هواکا
هر دو به یک نام خوانده میشدند و با هم برادر بودند. برادر بزرگتر ثروت بسیار داشت، گاوهایش از شماره بیرون بودند و برنجزارهایش تا چشم کار میکرد گسترده شده بودند. برادر کوچکتر به توانگری او نبود زیرا او...

فانی بزرگ
ایکلی و ایکوتو در دهکدهای از سرزمین «ساکالاو» زاده بودند. آن جا دهکدهی کوچک و سادهای بود که از پانزده کلبهی همانند و میدانی بزرگ تشکیل شده بود. درختان انبه، که بر آن میدان سایه میافکندند،