The current route :
وقف، بیداری و جهاد؛ میراث ماندگار تمدن اسلامی و جبهه مقاومت
در تشییع جنازه چه بگوییم
وقف و افق آینده؛ راهبرد اسلامی برای توسعه پایدار و پیشرفت تمدنی
وقف و سنت نبوی؛ نسخه جاودانه اسلام برای مهرورزی و عدالت اجتماعی
زمان مناسب بیدار کردن نوزاد برای شیر خوردن
هر آنچه درباره کوچک ترین کشور جهان باید بدانید
چرا برخی نوزادان در شیر خوردن مشکل دارند؟
عجیب ترین حیوانات ایران و جهان
آمنه و حلیمه: دو مادر، یک فرشته — ایام شیردهیِ نوزادِ مکه
ترسناک ترین حیوانات ایران و جهان
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نحوه خواندن نماز والدین
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
طریقه خواندن نماز حضرت رسول(ص) برای طلب حاجت
خسوف و كسوف در زمان غیرطبیعی
متن کامل سوره واقعه با خط درشت + صوت و ترجمه
پیش شماره شهر های استان گیلان
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟

اسماعيل
... اينكه سبك رئاليسم را در داستان نويسي امروز، بايد منسوخ شده تلقي كنيم، (به گواهِ آثارِ درخشاني كه هنوز در بسياري از كشورها، در اين زمينه خلق ميشود) نميتواند نظريه چندان درستي باشد. ظرفيتهاي اين شيوه...

باربی (داستان)
با احتیاط ماشین ها را رد کرد. از جدول گذشت. به طرف پیادهرو به مغازه نزدیک شد. ویترین را نگاه کرد. عروسک سیاهه چشمای سفیدش زیر نور مغازه برق میزد. عروسک قهوهای زبانش را بیرون آورده بود. عروسک بچه پوشک...

دعاي مورچه
در زمان حضرت سليمان ـ عليه السّلام ـ ، بر اثر نيامدن باران، قحطي شديدي به وجود آمد، به ناچار مردم به حضور حضرت سليمان آمده و از قحطي شكايت كردند و در خواست نمودند تا حضرت سليمان براي طلب باران، نماز «استسقاء»...

سگ در حق من دعا كرد
يكي از علماي رباني قرن دوازدهم مرحوم آيت الله سيد محمد باقر شفتي رشتي معروف به «حجت الاسلام شفتي» است كه از مجتهدين برازنده و پرهيزكار بود او به سال 1175 هـ .ق در جزيرة طارم گيلان ديده به جهان گشود و به...

کتاب مخفي
ـ ما که چيز زيادي نمي خواهيم .يک مداد و يک دفتر . ـ نه ابوترابي .قانون قانون است . تجميع افراد ممنوع !صف ممنوع .(1) ـ من قول مي دهم افراد بي سواد را يکي يکي درس بدهم . ـ اصرار نکن ابوترابي !سيد الرئيس(2)ممنوع...

آبگير کوچک
صبح که بيدار شد ،هنوز باران مي باريد .موج هاي بلند با شن ريزه هاي سياه هوهو مي کردند و خودشان را به سنگ هاي ساحل مي کوبيدند .
مادر گفت :«دريا ديوانه شده .ديشب نگذاشت ،چشم روي هم بگذاريم . حالا هم آرام...

خبر خوب
همين که از پيچ يک کوچه رد شدم ، او را ديدم .با عجله به سويم آمد . ـ سلام ابوهاشم . با او دست دادم و حالش را پرسيدم :گفت :«با آقا حرف زدي ؟ »
گفتم :«هنوز که نه ، دنبال فرصت مناسبي مي گردم » خيلي...

پاره آجر
روزي مردي ثروتمند در اتومبيل جديد و گران قيمت خود با سرعت فراوان از خيابان كم رفت و آمدي ميگذشت. ناگهان از بين دو اتومبيل پارك شده در كنار خيابان، يك پسر بچه پاره آجري به سمت او پرتاب كرد.پاره آجر به...

نامهاي از آن دنيا
روزي مردي به سفر ميرود و به محض ورود به اتاق هتل، متوجه ميشود که آن هتل به کامپيوتر مجهز است. تصميم ميگيرد به همسرش ايميل بزند. نامه را مينويسد، اما در تايپ آدرس دچار اشتباه ميشود و بدون اينکه متوجه...

آن يك نفر!
در يک غروب زمستاني شيوانا از جاده خارج دهکده به سمت روستا روان بود. در کنار جاده مردي را ديد که زخمي روي زمين افتاده بود و کنار او چند نفر درحال تماشا و نظاره ايستاده بودند. شيوانا به جمعيت نزديک شد و...