The current route :
محمود فرشچیان: از اصفهان تا جاودانگی؛ روایت زندگی، هنر و میراث استاد نگارگری ایران
عبدالحق شیرازی معروف به امانت خان طغرانویس و خوشنویس سده یازدهم هجری
سفر به تاریکی: دوازده گام سقوط با لقمهی حرام
سفیدی و شفافیت پوست با گلیسیرین
میرزا اسدالله شیرازی خوشنویس و نستعلیقنویس زبردست دوره قاجار
محمود ابن اسحاق شهابی خوشنویس و نستعلیقنویس مهم هرات
پوستر مصباح الهدی به خط ثلث و شکسته
پوستر یا علی بن حسین به خط شکسته
پوستر السلام علی الحسینِ المظلومِ الشهِید به خط شکسته
پوستر آیه 9 سوره تکویر، بای ذنب قتلت، خط شکسته نستعلیق
متن کامل زیارتنامه امام رضا علیه السلام + صوت و ترجمه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن نماز امام رضا(ع) برای طلب حاجت
حافظ و یک غزل ناب پزشکی
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
چرا شله زرد آب میاندازد؟ روشهایی برای حل آن

بغض شيرين
از گوشه چشم نگاهي به حامد انداختم که هم نيمکتيام بود. تندتند داشت جواب سوالها را مينوشت. بچههاي ديگر هم مشغول نوشتن بودند. آقاي ابراهيمي گفته بود که امتحان آساني است و هر کس يک دور کتاب علوم را خوانده...

زنگ اقتصاد
محسن روشو به عقب برگردوند و به علي نگاه کرد و گفت: علي جان من و تو وظيفه داريم در مورد دين خود اطلاعاتي داشته باشيم، خب اقتصاد هم چون تو زندگي روزمره ما جريان داره پس دينمونم نمي تونه در موردش بحثي نداشته...

بازگشت
هيچ گاه تا اين اندازه شاد نبود. با خود فكر كرد: چه روز خوبي! در همين موقع ناگهان دوست جوانش "يوت" (1) را ديد كه به سرعت به آن سو مي آمد. اما مثل هميشه با نشاط و سرزنده نبود و كمي نگران به نظر مي رسيد....

خانوائیک
حال که می دانیم مردن پایان کار نیست پس چگونه برخی از ما کمترین اندیشه مان بستن توشه سفری است که بهترین آنچه می خواهیم در آن دست یافتنی می شود و تمام آنچه ما می خواهیم در پس پرده مرگ است...

بزرگترين درد عالم
در پس پرده اي مواج از حرارت، رشته اي از انسان ها در دوردست ها به نقطه اي سياه انجاميده و او در ابتداي آن بود. ترازوي سرنوشت در برابرش بازي مي كرد و كفه ها خيل چشم ها را با خود بالا و پايين مي برد. سياه...

سارا و کاوا
بعدازظهر بود با کاوا رفته بوديم پارک نزديک خانه تا بازي کنيم. نزديک اسباب بازي ها آقاي باغبان داشت به گلها آب مي داد. جاي شما خالي عجب بويي توي فضا پخش شده بود. من که خيلي لذت بردم. من و کاوا روي نيمکتي...

روياي مادر
تنها چيزي که براقبال بد فايق مي آيد. تلاش فراوان و سخت کوشي است "هري گلدن" من در کشوري بسيار فقير به دنيا آمدم. ونزوئلا. پدرم راننده کاميون بود مادرم در کارخانه سس مايونز کار مي کرد که آنها يکديگر را ديدند...

زيارت
يا غريب الغربا...» تکيه کلام هميشگي اش بود. دکه اش را که باز مي کرد، دکه اش را که مي بست، هر وقت که از جايش بلند مي شد، هر وقت عزم کاري مي کرد، ورد زبانش «يا غريب الغربا» بود. روي دکه، مقوايي با خط خوش...

نبرد گريزپذير(1)
هماهنگ کننده، در اتاق مطالعه ويژه خود، چيزي کمياب از سده هاي مياني داشت، يک بخاري. يقينا آدمي از سده هاي مياني، ممکن نبود اين بخاري را بازشناسد، از آن رو که ديگر کار کردي سودآور نداشت. و در آن، آتش، آرام...

آرش در قلمرو ترديد
زندگي دامي از هراس در پيش ديدگانش گسترده است. و ايشان به چشم خويش مي ديدند که ديوارهاي سرزمينشان به روي چرخهاي سنگين شکست براي آنها و کامجويي براي ديگران به درون مي غلتد. مردان مي گفتند که ديوارها به...