The current route :

فردای قیامت سبک بارتری
یک روز شهید با موتور سپاه به منزل آمده بود که دایی ما بدون اطلاع ایشان موتور را برداشته بود. هنگام برگشت پول مقدار مصرف شده ی بنزین را از ایشان گرفت و گفت که این متعلق به بیت المال است. (1)

آقای برادر، این طوری بهتر است!
در حفظ بیت المال خیلی دقّت می کرد. یک روز با موتور اداره به مأموریت رفته بود و تا غروب کارش تمام نشده؛ به همین خاطر موتور را به خانه آورد. موقع آوردنش به داخل حیاط، بادگیر موتور شکست. مرتضی خیلی ناراحت...

از بیت المال نمی توان گذشت
روزی در حال انجام دادن مأموریت به همسرش برخورد می کند که دنبال وسیله ای است تا با آن، فرزند بیمارش را به درمانگاه ببرد ولی او به خاطر این که وسیله ی سواری ای که در اختیار دارد، جزء بیت المال است و استفاده...

این هم جریمه ی بیت المال
«حاجی» امانتدار بیت المال در جبهه ها بود. با مسؤولیّتی که در لشکر داشت، خود را حافظ اموال و مقّسم آن در میان نیروها می دانست در این راه، عدل عدالتگر حقیقی، علی (علیه السّلام) را سرمشق خود قرار داده بود؛...

اهمیت بیت المال در سیره ی شهدا (3)
مسئولیّت شهرداری فاروج را بر عهده داشتم و یکی از دوستانم، شهردار قوچان بود. من به اتّفاق دوستم، هرچند ماه یک بار برای پیگیری کارهای اداری به تهران می رفتیم. در یکی از مأموریت ها از جلال خواستم تا همسفر...

ما در محاصره ی اقتصادی هستیم
بر کرانه ی دشت سفید پنبه، سر جادّه ی نصرآباد، ماشینی با پلاک دولتی ایستاده بود. ایستادم و دستگیره ی در ماشین را فشردم.
- «سلام برادر! ماشینتان خراب شده؟»

حتی اگر بچّه ام بمیرد!
پشت وانت، چهار تا کسیه ی سیمان داشتم. قرار بود از آنها برای ساختن یک سکوی استقرار ضدهوایی استفاده کنند. جای سکو را مهندس تعیین کرده بود و قرار بود سیمان ها را فردای آن روز ببرم به محل تعیین شده. همان شب...

خیانت به خون شهدا
محمود مجروح شده بود و در قسمت مغز و اعصاب بیمارستان قائم (عج الله تعالی فرجه الشریف) مشهد بستری بود. در عین حال، همه ی فکر و ذکرش کردستان بود و بچه های رزمنده. با همان سر باندپیچی شده و از روی تخت

چهل کیلومتر روی گلگیر تراکتور!
در این حین، مهدی وارد اتاق می شود. سلام و احوالپرسی. بچّه ها می خندند و مهدی بی خبر از این که چه آشی برایش پخته ایم، بر صندلی می نشیند. رو می کنم به مهدی و می گویم: «چایی که نمی خوری، حتماً باز هم روزه...

حتّی یک جفت جوراب
مراقب بود که در مسایل شخصی از امکانات بیت المال استفاده ای نشود. بارها شاهد بودیم که هر زمان می خواست به مرخصی برود، از ماشین سپاه استفاده نمی کرد. حتّی مواقعی که واحد «اعزام مبلغ» برای او بلیط می گرفت،...