The current route :
سعدی شیرازی
به قدم رفتم و ناچار به سر بازآيم
به قدم رفتم و ناچار به سر بازآيم شاعر : سعدي گر به دامن نرسد چنگ قضا و قدرم به قدم رفتم و ناچار به سر بازآيم به مگسران ملامت ز کنار شکرم شوخ چشمي چو مگس کردم و برداشت...
سعدی شیرازی
من چون تو به دلبري نديدم
من چون تو به دلبري نديدم شاعر : سعدي گلبرگ چنين طري نديدم من چون تو به دلبري نديدم ممکن نبود پري نديدم مانند تو آدمي در آفاق در صنعت سامري نديدم وين بوالعجبي و...
سعدی شیرازی
دو هفته ميگذرد کان مه دوهفته نديدم
دو هفته ميگذرد کان مه دوهفته نديدم شاعر : سعدي به جان رسيدم از آن تا به خدمتش نرسيدم دو هفته ميگذرد کان مه دوهفته نديدم خليل بيخ ارادت بريد و من نبريدم حريف عهد مودت...
سعدی شیرازی
عهد بشکستي و من بر سر پيمان بودم
عهد بشکستي و من بر سر پيمان بودم شاعر : سعدي شاکر نعمت و پرورده احسان بودم عهد بشکستي و من بر سر پيمان بودم بار بر گردن و سر بر خط فرمان بودم چه کند بنده که بر جور تحمل...
سعدی شیرازی
آمدي وه که چه مشتاق و پريشان بودم
آمدي وه که چه مشتاق و پريشان بودم شاعر : سعدي تا برفتي ز برم صورت بيجان بودم آمدي وه که چه مشتاق و پريشان بودم که در انديشه اوصاف تو حيران بودم نه فراموشيم از ذکر تو...
سعدی شیرازی
من با تو نه مرد پنجه بودم
من با تو نه مرد پنجه بودم شاعر : سعدي افکندم و مردي آزمودم من با تو نه مرد پنجه بودم من نيز دلاوري نمودم ديدم دل خاص و عام بردي آن نيزه که حلقه ميربودم در حلقه...
سعدی شیرازی
شکست عهد مودت نگار دلبندم
شکست عهد مودت نگار دلبندم شاعر : سعدي بريد مهر و وفا يار سست پيوندم شکست عهد مودت نگار دلبندم دل از محبت دنيا و آخرت کندم به خاک پاي عزيزان که از محبت دوست من آن به...
سعدی شیرازی
خرامان از درم بازآ کت از جان آرزومندم
خرامان از درم بازآ کت از جان آرزومندم شاعر : سعدي به ديدار تو خوشنودم به گفتار تو خرسندم خرامان از درم بازآ کت از جان آرزومندم مباد آن روز و آن خاطر که من با جز تو پيوندم...
سعدی شیرازی
چنان در قيد مهرت پاي بندم
چنان در قيد مهرت پاي بندم شاعر : سعدي که گويي آهوي سر در کمندم چنان در قيد مهرت پاي بندم گهي بر حال بي سامان بخندم گهي بر درد بي درمان بگريم که پند هوشمندان کار بندم...
سعدی شیرازی
از در درآمدي و من از خود به درشدم
از در درآمدي و من از خود به درشدم شاعر : سعدي گفتي کز اين جهان به جهان دگر شدم از در درآمدي و من از خود به درشدم صاحب خبر بيامد و من بيخبر شدم گوشم به راه تا که خبر...