The current route :
از عدالت تا اقتدار ملی: تحلیل راهبردی بیانات رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان قوه قضاییه
آیا آیه شریفه «لا اکراه فی الدین» با حجاب اجباری در تضاد است.؟
کمالالدین حسین حافظ هروی خوشنویس صاحبنام دوره صفوی
چاندرا بهان برهمن منشی و خوشنویس ممتاز هندوی پارسیگوی سده یازدهم هجری در هند
جمالای شیرازی خوشنویس صاحبنام ایران و هند در سده یازدهم هجری
فتحاللهخان جلالی خوشنویس و نستعلیقنویس صاحب نام اواخر دوران قاجار در اصفهان
هر آنچه باید درباره ریزپرنده ها بدانید
انسان مصنوعی با هوش مصنوعی
کلبه چوبی یا ویلا استخردار؟ راهنمای رزرو ویلا در شمال
اسماعیل جلایر نقاش و نستعلیق نویس دوره ناصری
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
بنی کلب و یاری سفیانی
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
چرا ابراهیم بن مالک اشتر به کمک امام حسین(ع) نیامد؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن دعای علقمه برای گرفتن حاجت
نحوه خواندن نماز والدین
چگونه از گناهان کبیره توبه کنیم؟

عطش، آتش
عطش، آتش پر پرواز داری عمو جان غم مخور سرباز داری برای تک نوازیهای قاسم (ع) به روی نیزهها آواز داری

عطش
و تشنه در پی هر واژه تا ردیف عطش که جان گرفته غزل باز با ردیف عطش نگاه پردگیان صد غزل، سرایش آب و هم ردیف در آن چشمها ردیف عطش

عطش و آتش
هر دو سرشار از عطش در آرزوی آتشاند هر دو مشتاق و غزل خوان رو به سوی آتشاند گاهی از آیینه میگیرند رد روشنی گاه چون پروانهها در جست وجوی آتشاند

عطش نوش اشکها
تکلیف چیست غیر فراوان گریستن از آسمان بریدن و باران گریستن با ابرها بگو که برایم غزل شوند وقتی که چاره نیست بدین سان گریستن

عصر عاشورا
قتلگاهی ست پر از داغ و نظرها نگران ظهر تب دار، از این داغ مهیا نگران دشتها را همه چشم است، همه حسرت و آه

عالم عشق
در عالم عشق فارغ از خوف و خطر هم دل بدهند و هم سینه و سر این است دلیل سربلندی در عشق عباس دو دست داد و زینب دو پسر

عاشورا
هی ورق زد دقیق این غم را پشت هم هی حروف را رد کرد دم گرفت ومیان همهمهها
صفحه صفحه لهوف را رد کرد

صدای زخمی تو
کاروان رفت و موج موج سکوت، بر لب تشنه خیز صحرا ماند آه از آن خیمههای سوخته دل، شانههای تکیده... تنها ماند کاروان رفت و دشت خالی شد نیزهها سر به سر ستاره شدند

صدای درد
صدای درد به آن سوی زور و زر نرسید صدا مقابل خود ماند دورتر نرسید صدا نجیبتر از قطرههای باران بود ولی به هرزه علفهای کور و کر نرسید

صدا در سينهها ساكت
صدا در سينهها ساكت كه اينك يار مىآيد ز راه شام و كوفه عابد بيمار مىآيد غبار راه بس بنشسته بر رخسار چون ماهش به چشم آيينه ايزدنمايى تار مىآيد